تشکل های معلمان و تحولات اجتماعی
شکل گیری آموزش عمومی و دولتی در ایران به سال 1324 هجری قمری بر می گردد که با تصويب قانون اساسي و متمم آن مواردي هم مربوط به آموزش و پرورش در آن گنجانده شد.
با این وجود و نیز با گذشت بیش از یک قرن از تکوین این مساله ، در کنار شکل گیری دستگاه رسمی تعلیم و تربیت ، نهادهای غیر رسمی مدافع حقوق دانش آموز و به ویژه " معلمان " آن گونه که باید شکل نگرفته اند !
این در حالی است که اکثریت قریب به اتفاق صنوف در ایران دارای یک " اتحادیه و یا صنف " هستند اما سیستم تعلیم و تربیت ما هنوز با چنین موضوعاتی بیگانه است !
با این که " سازمان نظام معلمی " یک مساله جا افتاده و به عبارتی " پیش پا افتاده " در اکثر نظام های تعلیم و تربیت جهان است اما در کشور ما هنوز چنین مساله ای رخ نداده است !
معلمان پس از خروج از مراکز تربیت معلم و نیز دانشگاه ها به حال خود رها می شوند و این درحالی است که نظام آموزش ضمن خدمت معلمان نتوانسته است پاسخگوی نیازهای معلمان و آموزش و پرورش حداقل در بخش های تخصصی آن باشد .
در کنار این مساله و با این که در اکثر نظام های تعلیم و تربیت ، بحث " اتحادیه و یا سندیکای معلمان " نیز یک بخش انفکاک ناپذیر از نظام رسمی آموزش است و در اکثر کشورهای در حال توسعه و جهان سوم نهادینه شده است اما در کشور ما هنوز این بحث وجود دارد که آیا اساسا می توان به شکل گیری آن امیدوار بود و آیا طرح این مسائل اساسا با " امنیت ملی " و " نظم عمومی " چالشی ایجاد خواهد کرد ؟!
از سوی دیگر و با گذشت بیش از یک دهه از شکل گیری تشکل های صنفی در ایران هنوز میان مفهوم " صنف " و " سیاست " بین فعالان آن اختلاف نظر وجود دارد ؛ در حالی که فدراسیون آموزش بین الملل که بزرگترین اتحادیه معلمان جهان به شمار می رود و بیش از 30 میلیون عضو دارد علت عدم شرکت نماینده ای از ایران را نبود یک سازمان مستقل و غیر دولتی که به تایید این اتحادیه رسیده باشد را می داند !
این جا را بخوانید :
« پنجمين کنگره فدراسيون آموزش بين الملل از روز یکشنبه و با حضور ۱۷۰۰ تن از نمايندگان معلمان جهان در شهر برلين آغاز به کار کرد.
فدراسيون آموزش بين الملل، که بزرگترين اتحاديه معلمان جهان است نزدیک به ۳۰ ميليون عضو دارد.
بر اساس اين گزارش، قرار است نماينده معلمان ايران، در جلسه عمومی کنگره فدراسيون آموزش بين الملل به مدت ۱۰ دقيقه، پيام معلمان ايران را به اطلاع ۱۷۰۰ نماينده معلمان جهان، و مسئولان عالي رتبه آموزش بين الملل، سازمان بين المللی کار(آی. ال. او)، کنفدراسيون بين المللی اتحاديه های کارگری)، فدراسيون جهانی کارگران حمل ونقل و ساير فدراسيون های بين المللی تخصصی و کنفدراسيون های کشوری برساند.
تاکنون نماينده ای از ايران در کنگره های قبلی فدراسيون آموزش بين الملل شرکت نکرده بود. دليل آن نيز اين بود که تنها سازمان های مستقل و غيردولتی که به تاييد اين اتحاديه بين المللی رسيده باشند، می توانند در نشست های آن شرکت کنند ». ( ۱ )
این در حالی است که رئیس جمهور آلمان در آن نشست ، هدف آن را نه تنها بهبود شرایط کاری مانند دستمزد که ارتقای سطح آموزشی دانسته است و دبیر کل آموزش بین الملل نیز هدف را مبارزه برای آموزش برابر و عدالت اجتماعی دانسته است .
این جا را بخوانید :
« در اولين روز برگزاری اين کنگره در روز يکشنبه، ۳۱ تير، ارنست کوهلر، رييس جمهوری آلمان، با ستايش از نقش معلمان در آموزش و پرورش نسل جديد گفت:« ما در اينجا گرد آمده ايم تا برای بهبود شرايط کاری معلمان، نه تنها از نظر دستمزد، بلکه در ساير موارد مانند ارتقای سطح آموزشی شان اقدام کنيم.»
تولاس مکيسی، دبيرکل آموزش بين الملل، نيز با اشاره به چالش هايی که در پيش روی اتحاديه های آموزشی در جهان وجود دارد، گفت:«توسعه آموزش بين الملل و جنبش اتحاديه ای درجهان کمک خواهد کرد تا درمبارزه برای آموزش برابر و عدالت اجتماعی برای همگان پيش برويم.» ( ۲ )
به عبارت دیگر ، اتحادیه ها در معنای عام ، افزون بر رسالت خویش در مقابل ارتقای شرایط کاری و شغلی ، در مقابل جامعه نیز وظایفی بر عهده دارند .
در اثبات این نقش ، این خبر را نیز بخوانید :
« اعتصاب اتحاديههاي صنفي و معلمان در اعتراض به كودتاي آمريكايي
خبرگزاري فارس: اتحاديههاي صنفي و معلمان هندوراس در اعتراض به كودتاي نظامي در اين كشور دست به اعتصاب 48 ساعته زدند. به گزارش فرهنگيان نيوز به نقل از فارس به نقل از آژانس خبري "پرنسا لاتينا "، اتحاديههاي صنفي و معلمان در هندوراس، اعتصاب 48 ساعته خود در چهارچوب مقاومت مردمي در برابر كودتاي نظامي 28 ژوئن را آغاز كردند.تصميم اتحاديههاي صنفي در اين خصوص در نشست رهبران جبهه ملي ضد كودتا اتخاذ شد. اكثر اتحاديههاي صنفي با قدرت فراوان در دستگاه دولتي، به اعتراضات براي نجات قانون اساسي و بازگرداندن "مانوئل سلايا "، رئيسجمهور قانوني هندوراس، به كشور پيوستهاند. در همين زمان، فدراسيون معلمان هندوراس تاكيد كرد كه مقاومت آنها به همراه جبهه ملي ضد كودتا ادامه خواهد داشت و آنها به درخواست خود براي ايجاد مجلس موسسان ملي ادامه ميدهند. معلمان موضعي سرسختانه در مبارزه دارند و اظهار ميدارند كه مقاومت آنها تا برقراري مجدد قانون و بازگشت مانوئل سلايا ادامه خواهد داشت. آنها حمايت همه جانبه خود از سلايا را اعلام كردهاند. 28 ژوئن كودتاي نظامي در هندوراس اتفاق افتاد و مانوئل سلايا از كشور اخراج شد. از آن پس مقاومت مردمي در برابر اين اقدام غير قانوني ادامه دارد و هر روزه تظاهرات و تجمعاتي در حمايت از بازگشت سلايا به كشور برگزار ميشود . »
حال این سوال جدی را باید از فعالان تشکل های معلمی در ایران مطرح نمود که تاکنون در برابر این کارکردها و نیز جغرافیای سیاسی جامعه و شرایط آن چه کرده اند ؟
آیا هنوز درگیر " شخصیت حقوقی" و " هویت حقیقی " هستند ؟
آیا کسانی که علم " صنف " برافراشته اند و در یک رقابت داخلی نفس گیر سعی در سخنگویی مطالبات جامعه معلمان ایران دارند به این الزامات و مقدمات پای بندی دارند ؟
آیا صفات " مستقل و غیردولتی بودن " به این معنی است که باید مستقل از جامعه باشند و کاری به وضعیت اجتماع و تاثیر آن بر نهاد آموزش و پرورش به صورت رسمی نداشته باشند ؟
آیا در برابر شرایط سیاسی جدید جامعه که کلیه نهادها و اجزا را متاثر از خود کرده است و باید که تعریف جدیدی از نهادها و کارکردها به عمل آید تحلیلی جامع و راهگشا به جامعه معلمان و کلان آن ارائه نموده اند و یا این که هنوز اندر خم شاغول گذاری و تراز کشی میان " صنف " و " سیاست " هستند ؟
( ۱و۲ ) -
http://www.radiofarda.com/content/f7_Iran_Teachers/403671.html
شکل گیری آموزش عمومی و دولتی در ایران به سال 1324 هجری قمری بر می گردد که با تصويب قانون اساسي و متمم آن مواردي هم مربوط به آموزش و پرورش در آن گنجانده شد.
با این وجود و نیز با گذشت بیش از یک قرن از تکوین این مساله ، در کنار شکل گیری دستگاه رسمی تعلیم و تربیت ، نهادهای غیر رسمی مدافع حقوق دانش آموز و به ویژه " معلمان " آن گونه که باید شکل نگرفته اند !
این در حالی است که اکثریت قریب به اتفاق صنوف در ایران دارای یک " اتحادیه و یا صنف " هستند اما سیستم تعلیم و تربیت ما هنوز با چنین موضوعاتی بیگانه است !
با این که " سازمان نظام معلمی " یک مساله جا افتاده و به عبارتی " پیش پا افتاده " در اکثر نظام های تعلیم و تربیت جهان است اما در کشور ما هنوز چنین مساله ای رخ نداده است !
معلمان پس از خروج از مراکز تربیت معلم و نیز دانشگاه ها به حال خود رها می شوند و این درحالی است که نظام آموزش ضمن خدمت معلمان نتوانسته است پاسخگوی نیازهای معلمان و آموزش و پرورش حداقل در بخش های تخصصی آن باشد .
در کنار این مساله و با این که در اکثر نظام های تعلیم و تربیت ، بحث " اتحادیه و یا سندیکای معلمان " نیز یک بخش انفکاک ناپذیر از نظام رسمی آموزش است و در اکثر کشورهای در حال توسعه و جهان سوم نهادینه شده است اما در کشور ما هنوز این بحث وجود دارد که آیا اساسا می توان به شکل گیری آن امیدوار بود و آیا طرح این مسائل اساسا با " امنیت ملی " و " نظم عمومی " چالشی ایجاد خواهد کرد ؟!
از سوی دیگر و با گذشت بیش از یک دهه از شکل گیری تشکل های صنفی در ایران هنوز میان مفهوم " صنف " و " سیاست " بین فعالان آن اختلاف نظر وجود دارد ؛ در حالی که فدراسیون آموزش بین الملل که بزرگترین اتحادیه معلمان جهان به شمار می رود و بیش از 30 میلیون عضو دارد علت عدم شرکت نماینده ای از ایران را نبود یک سازمان مستقل و غیر دولتی که به تایید این اتحادیه رسیده باشد را می داند !
این جا را بخوانید :
« پنجمين کنگره فدراسيون آموزش بين الملل از روز یکشنبه و با حضور ۱۷۰۰ تن از نمايندگان معلمان جهان در شهر برلين آغاز به کار کرد.
فدراسيون آموزش بين الملل، که بزرگترين اتحاديه معلمان جهان است نزدیک به ۳۰ ميليون عضو دارد.
بر اساس اين گزارش، قرار است نماينده معلمان ايران، در جلسه عمومی کنگره فدراسيون آموزش بين الملل به مدت ۱۰ دقيقه، پيام معلمان ايران را به اطلاع ۱۷۰۰ نماينده معلمان جهان، و مسئولان عالي رتبه آموزش بين الملل، سازمان بين المللی کار(آی. ال. او)، کنفدراسيون بين المللی اتحاديه های کارگری)، فدراسيون جهانی کارگران حمل ونقل و ساير فدراسيون های بين المللی تخصصی و کنفدراسيون های کشوری برساند.
تاکنون نماينده ای از ايران در کنگره های قبلی فدراسيون آموزش بين الملل شرکت نکرده بود. دليل آن نيز اين بود که تنها سازمان های مستقل و غيردولتی که به تاييد اين اتحاديه بين المللی رسيده باشند، می توانند در نشست های آن شرکت کنند ». ( ۱ )
این در حالی است که رئیس جمهور آلمان در آن نشست ، هدف آن را نه تنها بهبود شرایط کاری مانند دستمزد که ارتقای سطح آموزشی دانسته است و دبیر کل آموزش بین الملل نیز هدف را مبارزه برای آموزش برابر و عدالت اجتماعی دانسته است .
این جا را بخوانید :
« در اولين روز برگزاری اين کنگره در روز يکشنبه، ۳۱ تير، ارنست کوهلر، رييس جمهوری آلمان، با ستايش از نقش معلمان در آموزش و پرورش نسل جديد گفت:« ما در اينجا گرد آمده ايم تا برای بهبود شرايط کاری معلمان، نه تنها از نظر دستمزد، بلکه در ساير موارد مانند ارتقای سطح آموزشی شان اقدام کنيم.»
تولاس مکيسی، دبيرکل آموزش بين الملل، نيز با اشاره به چالش هايی که در پيش روی اتحاديه های آموزشی در جهان وجود دارد، گفت:«توسعه آموزش بين الملل و جنبش اتحاديه ای درجهان کمک خواهد کرد تا درمبارزه برای آموزش برابر و عدالت اجتماعی برای همگان پيش برويم.» ( ۲ )
به عبارت دیگر ، اتحادیه ها در معنای عام ، افزون بر رسالت خویش در مقابل ارتقای شرایط کاری و شغلی ، در مقابل جامعه نیز وظایفی بر عهده دارند .
در اثبات این نقش ، این خبر را نیز بخوانید :
« اعتصاب اتحاديههاي صنفي و معلمان در اعتراض به كودتاي آمريكايي
خبرگزاري فارس: اتحاديههاي صنفي و معلمان هندوراس در اعتراض به كودتاي نظامي در اين كشور دست به اعتصاب 48 ساعته زدند. به گزارش فرهنگيان نيوز به نقل از فارس به نقل از آژانس خبري "پرنسا لاتينا "، اتحاديههاي صنفي و معلمان در هندوراس، اعتصاب 48 ساعته خود در چهارچوب مقاومت مردمي در برابر كودتاي نظامي 28 ژوئن را آغاز كردند.تصميم اتحاديههاي صنفي در اين خصوص در نشست رهبران جبهه ملي ضد كودتا اتخاذ شد. اكثر اتحاديههاي صنفي با قدرت فراوان در دستگاه دولتي، به اعتراضات براي نجات قانون اساسي و بازگرداندن "مانوئل سلايا "، رئيسجمهور قانوني هندوراس، به كشور پيوستهاند. در همين زمان، فدراسيون معلمان هندوراس تاكيد كرد كه مقاومت آنها به همراه جبهه ملي ضد كودتا ادامه خواهد داشت و آنها به درخواست خود براي ايجاد مجلس موسسان ملي ادامه ميدهند. معلمان موضعي سرسختانه در مبارزه دارند و اظهار ميدارند كه مقاومت آنها تا برقراري مجدد قانون و بازگشت مانوئل سلايا ادامه خواهد داشت. آنها حمايت همه جانبه خود از سلايا را اعلام كردهاند. 28 ژوئن كودتاي نظامي در هندوراس اتفاق افتاد و مانوئل سلايا از كشور اخراج شد. از آن پس مقاومت مردمي در برابر اين اقدام غير قانوني ادامه دارد و هر روزه تظاهرات و تجمعاتي در حمايت از بازگشت سلايا به كشور برگزار ميشود . »
حال این سوال جدی را باید از فعالان تشکل های معلمی در ایران مطرح نمود که تاکنون در برابر این کارکردها و نیز جغرافیای سیاسی جامعه و شرایط آن چه کرده اند ؟
آیا هنوز درگیر " شخصیت حقوقی" و " هویت حقیقی " هستند ؟
آیا کسانی که علم " صنف " برافراشته اند و در یک رقابت داخلی نفس گیر سعی در سخنگویی مطالبات جامعه معلمان ایران دارند به این الزامات و مقدمات پای بندی دارند ؟
آیا صفات " مستقل و غیردولتی بودن " به این معنی است که باید مستقل از جامعه باشند و کاری به وضعیت اجتماع و تاثیر آن بر نهاد آموزش و پرورش به صورت رسمی نداشته باشند ؟
آیا در برابر شرایط سیاسی جدید جامعه که کلیه نهادها و اجزا را متاثر از خود کرده است و باید که تعریف جدیدی از نهادها و کارکردها به عمل آید تحلیلی جامع و راهگشا به جامعه معلمان و کلان آن ارائه نموده اند و یا این که هنوز اندر خم شاغول گذاری و تراز کشی میان " صنف " و " سیاست " هستند ؟
( ۱و۲ ) -
http://www.radiofarda.com/content/f7_Iran_Teachers/403671.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر