۱۳۸۸ شهریور ۲۶, پنجشنبه

فرهنگیانی برای تمام فصول !


فرهنگیانی که نگران " امانت داری و خدشه دار شدن حرمت شغل

شریف معلمی " هستند و آقای میر حسین موسوی را متهم به "

تشویش اذهان عمومی " کرده اند چرا در برابر سوالات "آزمون

موهن ضمن خدمت فرهنگیان " اعتراض نکردند ؟

چرا در برابر اجرا نشدن قانون مدیریت خدمات کشوری در مدت بیش ازیک سال اعتراضی

نکردید ...



اخیرا تعدادی از فرهنگیان شهرستان های استان تهران نامه ای را مبنی بر " مجازات و تعقیب قضایی " آقای میر حسین موسوی به دادستانی تهران ارسال کرده اند .

متن خبر را این جا بخوانید :

« فرهنگیان سازمان آموزش و پرورش شهرستان‌های استان تهران طی شکایت نامه‌ای به دادستان استان تهران، خواستار مجازات میرحسین موسوی شدند.

به گزارش شبکه ایران، جمعی از فرهنگیان سازمان آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران با تنظیم و ارسال شکوائیه ای خطاب به جعفری دولت آبادی دادستان جدید تهران خواستار تعقیب قضایی و مجازات میرحسین موسوی شدند.

در این شکوائیه که نسخه ای از آن در اختیار شبکه ایران قرار گرفته است، گروهی از فرهنگیان که در انتخابات های مختلف و از جمله انتخابات اخیر به عنوان عوامل اجرایی و نظارتی به برگزاری انتخابات کمک کرده اند، با اشاره به انتشار اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی از سوی میرحسین موسوی و جریان شکست خورده حامی وی خواستار برخورد قانونی با این متهمان شده‌اند.

فرهنگیان امضا کننده این شکوائیه با اشاره به برخی اتهامات میرحسین موسوی به عوامل اجرایی و نظارتی انتخابات از جمله "شعبده بازی دست اندرکاران انتخابات"، "صحنه آرایی خطرناک"، "متصدیان بی امانت"، "توجیه گران دروغگو"، "متقلبان"، "خائنان به آرای مردم" و ... تقاضای اعاده حیثیت کردند.

در بخشی از این نامه آمده است: "ما فرهنگیان که مستقیم در امر انتخابات و شمارش آرای مردم در پای صندوق های رای به عنوان عوامل اجرایی، نظارتی، نماینده فرماندار و هیئت بازرسی داشته ایم و این امر را بر خود وظیفه می دانیم که از تمام توان و امکانات خود جهت این امر خطیر که سرنوشت کشور با آن رقم خواهد خورد استفاده نمائیم و همان طور که میلیون ها دانش آموز از روی اعتماد و صداقتی که در تک تک فرهنگیان بوده به صورت امانت در اختیار ماست و به فرمایش امام (ره) معلم امانتداری است که انسان امانت اوست؛ آیا جفا نیست که آقای میرحسین موسوی که همواره مردم را به قانونگرایی دعوت کرده و با توجه به حضور نمایندگان ایشان در سر صندوق‌ها و تنوع عوامل حاضر با سلائق و گرایش‌های مختلف و نظارت بسیار دقیق و شفاف نسبت به انتخابات گذشته تهمت خیانت در امانت مردم را در نگهداری و شمارش آرای مردم به این قشر فرهیخته وارد نمایند.»

آن چه که مهم است این است که فارغ از محتوای کلیشه ای این گونه مکاتبات ، این نامه هیچ گونه نام و یا امضایی همراه خود ندارد !

شاید نویسندگان نامه خواسته اند از این طریق فضای اجتماعی و سیاسی جامعه را تحت تاثیر خود قرار داده و به اصطلاح " دست پیش " را در عرصه تحولات اجتماعی در اختیار بگیرند .

اگرچه شکایت و اقامه دعوی حق تک تک شهروندان است و نمی توان مانع از پیگیری حق و یا حقوق ضایع شده دانست ؛ اما خبر دیگری که به نظر می رسد بی ارتباط با این مساله نباشد خبری است که در آن " آموزش و پرورش شهرستان استان تهران به عنوان سازمان نمونه انتخاب شده است ! "

این جا را بخوانید :

« آموزش و پرورش استان تهران به عنوان سازمان نمونه انتخاب شد

خبرگزاري فارس: سازمان آموزش و پرورش شهرستان‌هاي استان تهران به عنوان سازمان نمونه انتخاب شد.

به گزارش باشگاه خبري فارس «توانا» به نقل از روابط عمومي سازمان آموزش و پرورش شهرستان‌هاي استان تهران، سازمان آموزش و پرورش شهرستان‌هاي استان تهران در دوازدهمين يادواره شهيدرجايي از بين 80 سازمان استان تهران به عنوان سازمان نمونه استاني انتخاب شد.
اين سازمان در جهت رشد و بالندگي، ارتقا عملكرد سازماني و جلب رضايت ارباب رجوع در دوازدهمين يادواره شهيد رجايي استان تهران از طرف استانداري تهران به ‌عنوان سازمان نمونه استاني معرفي شد و تنديس اين يادواره را از آن خود كرد.
در يادواره شهيد رجايي فعاليت‌هاي هر سازمان را در هر سال با دو محور و 6 شاخص عمومي و هزار امتياز، 17 شاخص كلي و 50 شاخص كليدي و هزار امتياز مورد ارزيابي قرار مي‌دهند ».

حال سوال این است که چرا همین افراد در زمان وزارت آقای فرشیدی که ادعای اصول گرایی اش در همه جا پیچیده بود وقتی که آزمون موهن ضمن خدمت فرهنگیان در مورد پیامبراکرم ( ص ) و در همین نقطه جغرافیایی برگزار شد علم اصول گرایی را برافراشته نکردند ؟!

آیا این مساله که اعتراض همگان و مراجع تقلید را برانگیخت و این سوالات سرشار از اهانت به ساحت پیامبر اکرم ( ص ) بود به اندازه همین نامه ای که خطاب به دادستانی نوشته اند ارزش نداشت ؟!

و یا این که " مصلحت " ایجاب می کرد که سکوت را پیشه خود کنند ...

سیاسی بودن و به تبع آن " بی ارزش بودن " این گونه اقدامات برای همگان مشخص شده است !

جامعه به این نقطه از بیداری و آگاهی رسیده است که فرق " تظاهر و فرصت طلبی " و "اعتقاد " را بفهمد !

اما آن چه که مهم است این است که اکثر فرهنگیان ما از وضعیت موجود رضایت ندارند و با وجود در اختیار داشتن ابزارهای قانونی نظیر همین شکواییه ها و... از آن استفاده نمی کنند !

اگر فرهنگیان و معلمان خواهان اعاده حقوق قانونی و شهروندی خود هستند باید که از همه ظرفیت ها و پتانسیل های قانونی و مسالمت آمیز استفاده کنند .

شاید تنها حسن و یا نتیجه این اقدامات اثبات " تبعیض " و نیز " تاثیرگذاری بر فضا و افکار عمومی " باشد...

هیچ نظری موجود نیست: