۱۳۸۸ مهر ۱, چهارشنبه

کاش آموزش و پرورش ما وزیر نداشت !



سال تحصیلی جدید در حالی آغاز می شود که این وزارتخانه یک میلیونی فاقد وزیر است اگرچه قبلا هم گفته ام که بودن و یا نبودن وزیر در این دستگاه عریض و طویل با این حجم از بوروکراسی زاید و روزمرگی مزمن تفاوت معناداری نخواهد داشت !
اما یکی از نمایندگان در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس دلش به حال نبود وزیر آموزش و پرورش سوخته است ولی در عین حال وجودش را در این کمیسیون مثمر ثمر تر تشخیص داده است !
این جا را بخوانید :
« مهر: نایب رئیس کمیسیون آموزش مجلس درباره عدم تعیین وزیر آموزش و پرورش در آستانه سال تحصیلی جدید گفت: «دل ما برای این وضعیت معلق و سردرگم آموزش و پرورش می سوزد و این خیلی بد است که در آستانه سال تحصیلی این وزارتخانه کار خود را با یک سرپرست آغاز کند.»اسدالله عباسی افزود: به هرحال وزیر معرفی شده رای نیاورد و باید منتظر بازگشایی مجلس و معرفی وزیران جدید از سوی دکتر احمدی نژاد برای رای اعتماد باشیم اما به صورت کلی این اصلاً خوب نیست که آموزش و پرورش هرچند وقت یکبار بدون وزیر بماند و با حضور سرپرست اداره شود.
نماینده رودسر و املش درباره اینکه آیا پیشنهاد وزارت در آموزش و پرورش به وی نیز داده شده، گفت: «بله، دکتر احمدی نژاد به بنده نیز پیشنهاد وزارت در آموزش و پرورش را دادند که من آن را جدی نگرفتم چرا که معتقدم حضورم در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس برای نظام آموزشی کشور به عنوان قانونگذار مفیدتر و موثرتر خواهد بود.»

از سوی دیگر ، تحقیقی که قبلا در بخش صنعت انجام شده است نشان می دهد که ایرانی ها بدون مدیر بهتر کار می کنند !
اگرچه مدیریت در صنعت در برخی آیتم ها با مدیریت در بخش آموزش تفاوت هایی دارد اما این یک واقعیت است که بسیاری از داشته های مدیریت آموزشی منبعث از صنعت بوده است و بسیاری از یافته ها را در آن به این قسمت تعمیم داده اند .
این جا را بخوانید :
« بنا بر يافته‌هاي يك تحقيق در جامعه‌شناسي صنعتي كه در اختيار خبرنگار «تابناك» قرار گرفته، پرسنل صنعتي ايراني، از بالاترين بهره‌وري در نيمه نخست فروردين ماه برخوردارند.بنا بر اين تحقيق كه در تعدادي از صنايع با توليد مداوم و بدون تعطيلي مانند صنايع پتروشيمي انجام شده است، بالاترين دوره بهره‌وري سالانه در نيمه نخست فروردين ماه ـ كه عملا بخش مديريت و ستادي اين واحدها تعطيل است ـ رخ مي‌دهد و در اين دوره، بيشترين توليد و كمترين نقص فني و خرابي رخ مي‌دهد.در واحدهاي مورد مطالعه، نيمه نخست فروردين ماه داراي بيشترين توليد در ايام سال و كمترين خرابي بوده است كه مطالعات نشان مي‌دهد مهمترين دليل آن، عدم وجود مديريت ارشد و پرسنل ستادي در كنار افزايش اعتماد به نفس و خودشكوفايي كارگران، سرپرستان و پرسنل فني مي‌باشد كه به علت عدم وجود مديران، بار مسئوليت عملا بر عهده اين گروه گذاشته مي‌شود.يافته اين مطالعه جامعه‌شناسي صنعتي نشان مي‌دهد، كارگران، تكنسين‌ها و سرپرستان توليد ايراني به دليل ضريب هوشي بالا، اگر مورد اعتماد قرار گرفته و بار مسئوليت بر عهده آنها گذاشته شود، عملا بهره‌وري بهتري را نسبت به مديران بر جا خواهند گذاشت.در صورتي كه يافته‌هاي اين مطالعه با انجام تحقيقات تكميلي به ديگر بخش‌هاي جامعه تعميم يابد، مي‌توان نسبت به يافتن راه‌حل بحران كارآمدي در اقتصاد ايران تصميم گرفت ».
كدخبر: ۸۲۶۴
تاريخ انتشار: ۱۰ فروردين ۱۳۸۷ -
اما نکته مهم این است که در ایران ، به علت فقدان یک مسیر مشخص شغلی و نیز سیستم ارزیابی عملکرد موفق و موثر ؛ وجود مدیریت در سطح کلان باعث می شود که معمولا افراد مستقر در مدیریت های میانی و تحتانی برای ابقای خود و نیز ارتقا به پست های بالاتر سعی می کنند تا وضعیت موجود را بهترین حالت جلوه داده و بعضا با ارائه گزارش های خلاف واقع ، مقامات را از خود راضی نگهدارند و این جاست که بازخورد سیستم به جای این که به بهره وری و بهبود آن کمک کند موجب افزایش بار منفی سیستم و نارضایتی بیشتر خواهد شد .
آیا یافته های تحقیق یاد شده را می توان به وزارت آموزش و پرورش تعمیم داده و این گونه مطرح نمود که :
" کاش آموزش و پرورش ما وزیر نداشت ! "

هیچ نظری موجود نیست: