۱۳۸۸ شهریور ۲۶, پنجشنبه

سخنی با " درونه " رئیس سابق سازمان آموزش و پرورش شهر تهران "


سخنی با " درونه " رئیس سابق سازمان آموزش و پرورش شهر
تهران "
" کاهش انگیزه "
خوب بود آقای درونه به چرایی این مساله حداقل در یک گفتار دیگر پاسخ دهند .... چرا وضعیت به جایی رسیده است که تقریبا همه در فکر ترک این دستگاه هستند ؟
مشکل از کجاست ؟
اگر منظور از اصول گرایی تکیه بر چارچوب های فکری مشخص و علمی با در نظر گرفتن منافع اکثریت جامعه و برائت از سیاست " هدف وسیله را توجیه می کند " باشد ما از همه شماها " اصول گرا تر " هستیم !
حال شما نام آن را هر چیز که می گذارید باشد ....


آقای " جعفر درونه " رئیس سابق سازمان آموزش و پرورش شهر تهران اخیرا معیارهایی برای انتخاب وزیر برشمرده است .
گفته می شود او یکی از طراحان برگزاری تجمعات در زمان وزارت آقای حاجی در اعتراض به ادغام معاونت پرورشی بود که البته به محض تشکیل دولت نهم مزد خود را گرفت و لی در دومین سال مسئولیتش به طور ناگهانی استعفا داده و به قولی دیگر ، عزل شد !
گفته می شد حمایت ایشان از طیف قالیباف در انتخابات شوراها در برکناری ایشان بی تاثیر نبوده است ضمن آن که آستانه تحمل " ماشین تصفیه " که عنوان اصول گرایی را نیز به یدک می کشد با کسی در هیچ موردی شوخی ندارد و به محض کشف رگه هایی از " ناهمگرایی و ساز مخالف " به سرعت و با شدت از مجموعه خودی ها کنار گذاشته می شود !
متن سخنان ایشان را در این جا بخوانید :
« درونه در گفت‌وگو با فارس:
وزير آينده بايد تفكر اصولگرايي را در آموزش و پرورش حاكم كند
خبرگزاري فارس: رئيس اسبق سازمان آموزش و پرورش شهر تهران گفت: وزير آينده آموزش و پرورش بايد تلاش كند تا تفكر و گفتمان اصولگرايي در اين دستگاه تأثيرگذار حاكم شود.
جعفر درونه در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعي باشگاه خبري فارس «توانا» اظهار داشت: با نيم‌نگاهي به مشكلات مديريتي آموزش و پرورش در دولت نهم به نظر مي‌رسد وزير آموزش و پرورش بايد از ويژگي‌هايي برخوردار باشد تا بتواند با اتكا به نيروي عظيم فرهنگيان و جلب حمايت و اعتماد آنان، مأموريت‌هاي بزرگ و راهبردي ويژه‌اي را كه برعهده دارد، با شايستگي به انجام برساند. وي افزود: وزير آموزش و پرورش بايد به مباني عميق ديني متعهد بوده و براي حاكميت‌بخشي به آن مباني در تمام سطوح و زواياي آموزش و پرورش، علاقه‌مند باشد و شخصيتي انقلابي داشته باشد؛ انديشه‌ها، رهنمودها، منويات امام راحل (ره) و مقام معظم رهبري را نصب‌العين خويش قرار داده و تحقق آنها را تعهد اصلي مديران تحت سرپرستي خود قرار دهد. رئيس اسبق سازمان آموزش و پرورش شهر تهران گفت: لازم است تا وزير آينده آموزش و پرورش داراي اقتدار علمي بوده، در مجامع علمي، حوزوي و دانشگاهي از شخصيت قابل احترامي برخوردار باشد و براي مديريت كلان دستگاه‌ تعليم و تربيت، كفايت لازم را داشته باشد. وي تخصص، تعهد و تجربه را از ابعاد اين كفايت دانست و بيان داشت: فردي كه به عنوان وزير آموزش و پرورش معرفي مي‌شود بايد تحصيلات مرتبط با حوزه تعليم و تربيت را در سطح قابل قبولي داشته باشد، اهل كار بوده، با حوزه آموزش و پرورش آشنا باشد، دلسوز فرهنگيان و دانش‌آموزان بوده و براي پيشبرد اهداف تعليم و تربيت خود را وقف كند. درونه ادامه داد: لازم است تا وزير آموزش و پرورش آينده، پيش از تصدي مديريت كلان اين دستگاه، سابقه مديريت در قسمت‌هاي پايين‌دستي آموزش و پرورش را داشته باشد و از چم و خم امور مربوط به تعليم و تربيت در حوزه اجرا مطلع و آگاه باشد همچنين مقبوليت و محبوبيت داشته باشد. وي افزود: وزير آموزش و پرورش علاوه بر مقبوليت، محبوبيت و اقدام در حوزه‌هاي فرادستي آموزش و پرورش بايد از مقبوليت و محبوبيت قابل قبولي در نزد فرهنگيان و كاركنان آموزش و پرورش برخوردار باشد و خانواده بزرگ آموزش و پرورش با توجه به خوش‌خلقي، خوش‌رويي و تعامل مثبتي كه او با همگان دارد وي را دوست داشته باشند همچنين از خانواده آموزش و پرورش باشد. رئيس اسبق سازمان آموزش و پرورش شهر تهران اظهار داشت: وزير آينده بايد با آموزش و پرورش جهان آشنا بوده و بتواند بر اساس عزت، حكمت و مصلحت با تمام سازمان‌هاي جهاني تعامل مثبت داشته باشد و از ظرفيت‌هاي آنها براي پيشبرد آموزش و پرورش كشور استفاده كند همچنين سياسي نباشد و آموزش و پرورش را ابزار بازي‌هاي سياسي و جناحي قرار ندهد تا بتواند از تمامي توانمندي‌هاي موجود در اين نهاد براي پيشبرد امر تعليم و تربيت بهره ‌ببرد و اجازه ندهد تا جريان‌هاي سياسي و طمع‌ورزيدن آنها در مدارس، دانش‌آموزان و فرهنگيان نفوذ كند. وي با بيان اينكه ضرورت دارد تا وزير آينده آموزش و پرورش، تيم كاري داشته باشد، اضافه كرد: برداشتن بار آموزش و پرورش توسط يك نفر امكان‌پذير نيست و بار اين نهاد حساس، زماني به مقصد مي‌رسد كه وزير آموزش و پرورش با مجموعه‌اي هماهنگ، همراه، مطلع و با تجربه قابل قبول در مديريت‌هاي مختلف آموزش و پرورش كار خود را آغاز كند. درونه با بيان اينكه وزير آينده بايد بتواند ثبات مديريتي را در آموزش و پرورش ايجاد كند، ادامه داد: به اين منظور، او بايد رابطه بسيار مستحكمي با رئيس‌جمهور داشته باشد و در مجلس شوراي اسلامي نيز مورد اعتماد طيف وسيعي از نمايندگان مردم باشد؛ اين 2 كمك مي‌كند تا مانند دوره‌هاي گذشته شاهد تزلزل اركان مديريت در آموزش و پرورش نباشيم و وزير آموزش و پرورش فارغ از تهديدات تزلزل‌آفرين در مديريت خويش، قادر باشد به اهداف بلند‌مدت تعليم و تربيت انديشيده و براي تحقق آنها برنامه‌ريزي كرده و فرصت اجرا پيدا كند. وي افزود: اين موضوع مهم همچنين موجب مي‌شود قدرت تعامل او با مجموعه دست‌اندركاران آموزش و پرورش افزايش يابد، انسجام امور در كارها حفظ شده و مديران نسبت به انجام وظايف و مأموريت‌هاي خود اهتمام بيشتري داشته باشند. درونه با تأكيد بر اينكه وزير آموزش و پرورش بايد قدرت ايجاد انگيزه داشته باشد، گفت: با توجه به اين كه امروز يكي از مشكلات بسيار مهم آموزش و پرورش، كاهش انگيزه در بين فرهنگيان، دست‌اندركاران آموزش و پرورش و دانش‌آموزان است، وزير آموزش و پرورش بايد شور و نشاط دستگاه تعليم و تربيت كه مايه حيات و پويايي اين نهاد است را با ايجاد انگيزه در تمامي عوامل اثرگذار در تعليم و تربيت بازگرداند و احياء كند. وي تلاش براي عدم حاكميت تفكر اقتصادي بر تفكر فرهنگي در آموزش و پرورش را از جمله ويژگي‌هاي وزير آينده دانست و اظهار داشت: از ويژگي‌هاي مهم وزير آموزش و پرورش اين است كه بايد براي رفع مظلوميت از شاخص‌ترين جبهه فرهنگي كشور يعني آموزش و پرورش تلاش كند. درونه افزود: آنچه در طول سال‌هاي گذشته بيشترين ظلم را در حق آموزش و پرورش روا داشته، حاكميت تفكر اقتصادمحور در اين نهاد حساس و سرنوشت‌ساز است كه باعث مهجوريت و به انزوا كشيده شدن تفكر فرهنگ‌محور از نهاد تعليم و تربيت شده است. وي بيان داشت: از وزير آموزش و پرورش انتظار مي‌رود اين دستگاه را با رويكرد فرهنگي اداره كند و با تلاش براي جذب منابع و تخصيص منابع مورد نياز از سوي نهادهاي ذيربط، پويايي فرهنگي را به اين نهاد برگرداند؛ اين واقعيت را وزير آموزش و پرورش بايد بپذيرد كه نمي‌توان آموزش و پرورش دولت اصولگرا را بر پايه تئوري‌هاي دولت كارگزاران اداره كرد. رئيس اسبق سازمان آموزش و پرورش شهر تهران با بيان اينكه تلاش براي حاكميت تفكر و گفتمان اصولگرايي در آموزش و پرورش بايد از ويژگي‌هاي وزير آموزش و پرورش باشد، عنوان كرد: يكي از مأموريت‌هاي مهم وزير آموزش و پرورش دولت دهم اين است كه ابعاد تفكر اصولگرايي در حوزه تعليم و تربيت را مشخص و تبيين كرده و تمام تلاش‌هاي مجموعه تحت سرپرست خود را به آن مصروف كند همچنين وزير آموزش و پرورش بايد از فرصت خدمتگزاري در دولت دهم براي حاكميت شعارهاي امام (ره)، انقلاب اسلامي و احياي تفكر اسلام ناب محمدي و مبارزه با حاكميت تفكر ليبرال دمكراسي استفاده كند.
88/06/18
یکی از مشکلات فرهنگی جامعه ما این است که افراد تا زمانی که در سیستم اداری قرار نگرفته اند شعارهای خوبی می دهند اما به محض تصدی یک مسئولیت هر چند پایین خود در آن استحاله می شوند و انگار حرف های دیگران را نمی شنوند و از آن گاها تعبیر به " واقع گرایی و مصلحت گرایی" نیز می کنند !
همان گونه که قبلا نیز گفته شد سازمان معلمان با مسئولان مختلف نشست هایی برگزار می کرد و با آمدن اصول گرایان این تعامل روبه خاموشی رفت !
در سال 1385 کمیته تشکیلات و برنامه ریزی سازمان معلمان به افراد مختلفی نامه نوشت و تقاضای وقت برای دیدار نمود .
فرشیدی وزیر وقت به این درخواست پاسخ مثبت داد اما عنوان کرد که این ملاقات با یک تشکل نیست و به صورت فردی انجام می گیرد !
گویا ایشان فراموش کرده بود که سازمان معلمان و یا تشکل های دیگر به دنبال طرح مسائل شخصی نیستند و منافع جامعه معلمان را در نظر دارند !
اما آقای درونه با وجود ارسال " نامه رسمی " و نیز " نامه پیرو " و تماس های مکرر با دفتر ایشان هیچ گونه پاسخی به این دعوت نداد !
مشخص نیست وقتی این آقایان صحبت از واژه هایی مانند تعامل ، محبوبیت و مقبولیت و... می کنند منظورشان چیست ؟
آیا در صدد جلب رضایت و نظر همان 10 تا 15 درصد جامعه آماری که به نظر می رسد پس از انتخابات دوره دهم تعداشان کمتر نیز شده است می باشند ؟!
آقای درونه به نکته مهمی اشاره کرده اند :
" کاهش انگیزه "
خوب بود آقای درونه به چرایی این مساله حداقل در یک گفتار دیگر پاسخ دهند ...چرا وضعیت به جایی رسیده است که تقریبا همه در فکر ترک این دستگاه هستند ؟
مشکل از کجاست ؟
شاید این وضعیت خوشایند مسئولانی که درصدد تعادل نیرو و کم کردن حجم بدنه و نیز ورود افراد جویای کار به منظور کاهش بحران های اجتماعی ناشی از بیکاری هستند ؛ باشد اما چشم انداز و افق آینده این سیستم چه خواهد بود ؟
آیا میزان تمایل به ماندن و کار کردن با آمدن طیف به اصطلاح " اصول گرایان " چه تغییری کرده است ؟
آیا چاره کار تجدید نظر در پارادایم ها و چارچوب های فکری و عملی است و یا دمیدن در تنور همان چیزی که تحت عنوان " اصول گرایی " نتیجه را به این جا رسانده است !
مشکل ما در حاکمیت تفکر غیرعلمی وایدئولوژیک است ، هرچند مسئولان ادعا کنند که این دستگاه باید فراجناحی باشد !
مشکل ما در نهادینه شدن تدریجی نگاه امنیتی به رویدادهای این مجموعه است ...
مشکل ما سپرده شدن کار به دست افراد غیرکاردان است که با تملق و مجیزگویی واقعیات را واژگون کرده و می کنند !
مشکل ما نگرشی است که حفظ قدرت را به هر قیمتی روا و مجاز می داند و در این راستا از همه چیز حتی باورهای مردم مایه می گذارد !
آقای درونه !
اگر منظور از اصول گرایی تکیه بر چارچوب های فکری مشخص و علمی با در نظر گرفتن منافع اکثریت جامعه و برائت از سیاست " هدف وسیله را توجیه می کند " باشد ما از همه شماها " اصول گرا تر " هستیم !
حال شما نام آن را هر چیز که می گذارید باشد ....

هیچ نظری موجود نیست: