۱۳۸۸ شهریور ۱۷, سه‌شنبه

ما معلمین به کدام سو می رویم ؟


مطلبی از " طاهر قادر زاده "
ما معلمین به کدام سو می رویم ؟


بی تفاوتی افراد نسبت به سرنوشت فردی و اجتماعی، تأثیرپذیر از دو عامل سیستم و فرهنگ اجتماعی است که در شرایط ناگوار جامعه، آنان را چنان منفعل می کند تا سرنوشت خود را تحویل قضا و قدر بدهند. این امر که از آن به درماندگی آموخته شده تعبیر میشود ناشی از بی نتیجه بودن تمام کوشش های قبلی و برخورد خشونت آمیز و خارج از قاعده صاحبان قدرت با فاعلان آن است. سرکوب تلاش کنندگانی که به دنبال دست یابی به هویت فردی و جمعی خود هستند و اکثراً نیز با زدن انگ و برچسب بر پیشانی آنان همراه است، باعث درونی شدن بی تفاوتی در افراد جامعه شده و جامعه به صورت رها شده، در دست عده ای محدود، هر زمان به سویی خواهد رفت.
جامعه معلمی ایران با بیش از یک میلیون و یکصد هزار نفر عضو، سالهاست با تحمل هر ظلم و آسیبی سر در لاک انفعال فرو برده و نا امیدوارانه چشم به تلاش های تعدادی معلم دلسوز و همکار صنفی دوخته است. هرگاه دستاوردی از این فعالیت ها حاصل شود، این جماعت بی تفاوت هم چون دیگران بهره مند می شوند. و اگر نتیجه تلاشها بی فایده باشد - که اکثراً هم چنین است- آن وقت در عین اظهار همدردی و اعتراف به نابسامانی ها، و بدون ارائه هیچ راه حلی، تراوشات فکری و نصایح منبری در توجیه بی تفاوتی هایشان و بدون فایده معرفی کردن تلاشهای انجام شده را بر فراز دفاتر مدرسه و محفلهای چند نفره گرده افشانی خواهند کرد.
در آزمایشی درباره درماندگی ، روانشناس آمریکایی مارتین سلیگمن تعدادی ماهی را درون آکواریومی قرار داد و با گذاشتن غذا در طرف راست آکواریوم به آنها یاد داد در وقت گرسنگی به طرف راست بروند. پس از مدتی که ماهی ها به این کار خو گرفتند، مانعی از شیشه نامرئی در وسط آکواریوم گذاشت. اما این بارماهی ها که می خواستند برای به دست آوردن غذا به طرف راست آکواریم بروند به مانع برخورد می کردند. پس از چند بار تکرار این عمل و به مانع برخورد کردن، ماهی ها نا امید شده و دیگر تلاشی نکردند. پس از مدتی که مانع را برداشتند و غذا را کماکان در سمت راست گذاشتند، آنها باز هم به طرف راست نرفتند. در حالی که یکی یکی از گرسنگی می مردند، اما دریغ از یک تلاش دیگر برای رفتن به سمت راست و به دست آوردن غذا... . حال رفتار منفعلانه اشاره شده در بالا را با رفتار این ماهی ها مقایسه کنید. اکنون سوال اساسی این ست که : پس تفاوت انسان با جانداران دیگر را که از آن به عنوان اندیشه و قدرت تفکر نام میبرند، کجا باید جستجو کرد؟
واقعیت این ست که بی تفاوتی و احساس درماندگی معلمان در رسیدن به خواسته هایشان، بزرگترین آرزوی موجدان و ادامه دهندگان وضعیت فعلی سیستم تعلیم و تربیت کشور است. معلمانی که باید پرورش دهنده و آموزش دهنده فضایل و خصایل انسانی از جمله حقوق شهروندی و آزادی های مدنی و مبارزه با دروغ و ریا و تبعیض و ظلم و . . . باشند، چگونه زیر بار فشار و ظلمی گردن می‌نهند که هر روز تاثیرات ونتایج مخرب آن را با چشم خود می‌بینند. آیا این انقیاد ناشی از ترس است یا نوعی افسردگی میباشد که سرخوردگی حاصل از بی نتیجه بودن تلاشهای مکرر، به کرامت و شرافت شغلی معلمان دیکته کرده است؟
راه چاره برای حل این مسئله در جامعه معلمین چیست؟
وبرای منتقل نشدن این پدیده نامیمون به نسل های آینده چه باید کرد؟
منبع :
http://chzoo.blogfa.com/

عکس از سخن معلم

هیچ نظری موجود نیست: