برخی از مدارس برای حضور کامل دانش آموزان تا آخر اسفند اقدام به ارائه برنامه امتحانی می کنند و جالب این جاست که معمولا نتایج این گونه آزمون ها مکتوم می ماند !
چراکه معلمان حوصله ندارند تا در ایام عید وقت خود را صرف تصحیح اوراق امتحانی و استخراج نتایج نمایند ؛ اما در هر صورت به صورت نمادین آن را انجام می دهند !
شاید این هم از نتایج روزمرگی مزمن باشد ...
در واقع از آزمون و امتحان استفاده ابزاری و برای حصول به یک هدف نازل می شود .
اما سوی دیگر قضیه ، مساله " پیک های نوروزی " است .
البته تاکنون پژوهش و یا نتایج قابل اتکایی برای میزان کارایی و اثربخش بودن این تکالیف انجام نشده است اما می توان گفت که بسیاری از دانش آموزان از ارائه این تکالیف راضی نیستند !
دانش آموزان ایام نوروز را فرصتی برای گشت و گذار در طبیعت می دانند و از ماندن در خانه و انجام این تکالیف رضایتی ندارند .
هر چند برنامه ریزی آموزشی باید بر اساس منافع آینده عنصری مانند دانش آموز صورت گیرد اما توجه به اصل " نیازسنجی " یک اصل بی بدیل برای اثربخش بودن این گونه تکالیف است .
اما در طرف دیگر سکه ، این معلمان هستند که باید پیک های نوروزی پر شده را مورد بازدید و یا احتمالا تصحیح قرار دهند .
تجارب ما می گوید که معلمان هم مانند دانش آموزان از این تکالیف راضی نیستند !
غالبا اگر تصحیحی هم صورت می گیرد فقط به منظور " انجام تکلیف " است !
وگرنه معلمان هم به چنین تکالیف کلیشه ای هم اعتقادی ندارند ...
حال باید دید که این صورت مساله از هر دو طرف ناراضی به سود چه کسی حل می شود ...
می توان با نظر معلم و دانش آموز مدلی کارآمد و عملی را برای ایام نوروز پیشنهاد کرد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر