۱۳۸۸ شهریور ۳, سه‌شنبه

در حاشیه معرفی " سوسن کشاورز " به عنوان وزیر آموزش و پرورش


در حاشیه معرفی " سوسن کشاورز " به عنوان وزیر آموزش و پرورش
کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس به عنوان تخصصی ترین بخش
در مجلس شفاف و بی طرفانه برخورد کند

پس از معرفی خانم سوسن کشاورز به عنوان وزیر آموزش و پرورش از سوی احمدی نژاد سخنان و مواضع مختلفی در مورد ایشان بیان شده است .
تا کنون کسی به غیر از آقای احمدی نژاد از معرفی ایشان دفاع نکرده است !
در این میان ، کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس از ابتدا نظر مساعدی در مورد ایشان نداشته و نظر آن ها ابقای علی احمدی بوده است .
این جا را بخوانید :
« در این میان رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس که در نامه ای به محمود احمدی نژاد ضمن یادآوری کاستیهای دولت نهم در زمینه های آموزش و تحقیقات خواستار انتخاب وزرای که توانایی تحقق اهداف علمی کشور را داشته باشندشده بود در گفتگو با ایلنا اظهار کرد: کاستی های زیادی در آموزش و پرورش وجود دارد که می توان تغییر شدید مدیریتی در این وزارتخانه، نبودن مدیریت لازم بر منابع مالی و انسانی، عدم توجه به امر پرورش، کسری های مکرر اعتباری، عدم توانمندی در اجرای قوانینی چون قانون احیاء معاونت پرورشی، تصمیماتی که موجب در هم ریختگی در روند آموزشی کشور می شود، نبود سیاست مدون در استفاده از توانمندی مراکز تربیت معلم، تعطیلی تدریجی مدارس غیردولتی، بالا بودن آمار افت تحصیلی به خصوص در مقطع سال اول دبیرستان و ... برشمرد. او با اشاره به معرفی سوسن کشاورز به عنوان وزیر آموزش و پرورش گفت: با توجه به سوابق علمی و اجرایی که از سوی رئیس جمهور عنوان شد فکر می کنیم که وی توانایی اداره و مدیریت وزارت آموزش و پرورش را نداشته باشد چرا که گزارش هایی دریافت کرده ایم که وی تونایی مدیریت سازمان مدارس استثنایی را هم نداشته است، حال چطور می خواهد در وزارتی کار کند که بزرگترین و کلیدی ترین وزارتخانه کشور است که بیش از 40 درصد از پرسنل شاغل در کشور در آن حضور دارند و به همین دلیل این وزارتخانه به فردی احتیاج دارد که از توانایی مدیریت و برنامه ریزی بالایی برخوردار باشد. عباسپور با اشاره به اینکه مجموع جمع بندی های ما تا کنون احتمال عدم رای اعتماد نمایندگان را می دهد گفت: در مجموع ایشان شاید شانس کمتری را داشته باشند اما در مجموع باید برنامه های ایشان را دید که برای کنترل ومدیریت کشتی به گل نشسته آموزش و پرورش چه راهکارهایی را دارد ».
آقای عباسپور وضعیت آموزش و پرورش را به کشتی در گل نشسته تشبیه کرده اند و این در حالی است که در حال حاضر از ابقای علی احمدی دفاع می کنند !
سوال این است که چرا کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در زمان معرفی فرشیدی به این مسائل اشاره ای نکرد ؟!
آیا فرشیدی از تجربه مدیریتی لازم برخوردار بود ؟
آیا ایشان در مسائل تعلیم و تربیت صاحب نظر بودند جز آن که در روزنامه رسالت یادداشت نویسی بیش نبود !
آیا آقای علی احمدی نیز دارای سابقه و تخصص در آموزش و پرورش بود ؟
چرا آقای عباسپور به عنوان رئیس تخصصی ترین بخش آموزش در مجلس در زمان استیضاح آقای فرشیدی که برکناری ایشان خواست قاطبه جامعه فرهنگیان بود و می توانست اعتماد از دست رفته فرهنگیان را احیا کند نقش فعال و اثرگذاری از خود ارائه نکرد تا حداقل از سوی رئیس دولت برکنار نشود !
آیا این کمیسیون به وظایف نظارتی و کنترلی خود درست و منطقی عمل کرده است ؟
بیان و بازخوانی این مسائل از آن جهت است که کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس به عنوان تخصصی ترین بخش مجلس باید نسبت به مسائل تحلیل داشته و شعاری و سطحی برخورد نکند !
حال در یک سطح وسیع تر و کلی تر ، کدام یک از وزرای آموزش و پرورش پس از انقلاب به غیر از دکتر شکوهی در دولت بازرگان به معنای واقعی کلمه " متخصص و صاحب نظر " در امر تعلیم و تربیت بوده اند ؟
آیا معنای تخصص تغییر کرده است ؟
نگارنده این سطور هیچ نسبتی با فرد معرفی شده ندارد و اعتقاد دارد که خود آقای احمدی نژاد نیز توانایی و تخصص لازم را در حد پایین تر ندارند چه برسد به ریاست جمهوری ! اما مساله این است که چرا افراد و نهادهای مربوطه به یک باره به فکر این فاکتورها افتاده اند ؟!
مشکل بسیاری از مسئولان و جامعه این است که تصور می کنند با تجمیع صفات عالی در یک فرد و به اصطلاح " قهرمان سازی " می توان مشکلات یک مجموعه را حل کرد !
در حالی که دو عنصر " برنامه " و " تیم " مهم ترین عوامل در پیشبرد و موفقیت جامعه هستند .
آیا با اتکا به یک فرد می توان مشکلات یک مجموعه را حل کرد ؟
آیا آقای احمدی نژاد که تا کنون با تکیه بر افکار خود کشور را اداره کرده اند جز بی برنامگی و بدتر شدن اوضاع و بحران بی اعتمادی و... چیز دیگری را به سیستم تزریق کرده اند ؟
برنامه و تیم از دل احزاب و تشکل ها بیرون می آید نه افراد و قهرمانان !
و این در حالی است که تفکر " تحزب " و " تشکل " حداقل از سوی بخش های وسیعی از حاکمیت طرد و نفی می شود و چه بسا حرکت تشکیلاتی اثر بخش آنان برای اصلاح ، به مفاهیمی همچون " انفلاب نرم و مخملین و سایر واژه ها و تعابیر به عاریت گرفته شده تعبیر و تفسیر نیز می شود !
به این جمله آقای احمدی نژاد توجه کنید :
" آموزش و پرورش را هميشه با تداركات اگرچه لازم است نمي‌شود اداره كرد به همين دليل شخصي بايد عهده دار مسئوليت در اين وزارتخانه شود كه تخصص اصلي و وجه غالب او اخلاق، تربيت و فرهنگ باشد بجاي اينكه سازماندهي و تدارك باشد ".
آیا با این گونه تفکرات می توان امیدی به بهبودی اوضاع داشت ؟
ذکر این نکته لازم است که اصولا مفهوم " حزب " با " باند " متفاوت است .
حزب ، پویا ، زنده و جریان ساز است در حالی که باند بر حفظ وضعیت موجود و تقسیم و تسهیم قدرت به صورت محدود و کنترل شده دلالت دارد .
تا زمانی که این مفاهیم در جامعه ما پیاده و یا نهادینه نشوند و جامعه به درجه لازم از آگاهی و تحلیل نرسد وضعیت بهتر از این نخواهد شد !
تنها امیدی که می توان داشت این است که امیدوار باشیم وضعیت از این بدتر نشود ...

هیچ نظری موجود نیست: