
نقدی بر برنامه های ارائه شده توسط وزیر پیشنهادی
" آموزش و پرورش "
" آموزش و پرورش "
خانم کشاورز ، وزیر پیشنهادی احمدی نژاد برنامه های خود را ضمن بیان مسائل پیش روی آموزش و پرورش در 10 راهبرد ارائه کرده است :
« جزئيات برنامههاي سوسن كشاورز، وزير پيشنهادي آموزش و پرورش اعلام شد. به گزارش خبرنگار اجتماعي باشگاه خبري فارس "توانا "، در مقدمه برنامه پيشنهادي سوسن كشاورز آمده است: تربيت بخشي از جريان آفرينش آدميان براي تحقق هدف آفرينش يعني دستيابي به قرب اليالله است؛ در اين راستا تربيت از يك سو از طريق شناسايي منابع هستيبخش وجود آدمي و كمك به شناخت و توسعه و بكارگيري شيوههاي دستيابي به آنها و از سوي ديگر با شناخت منابع هستيزدا در زندگي انسان و معرفي و تسهيل ساز و كارهاي پرهيز از آنها، به تداوم و تكامل هستي انسان مدد ميرساند؛ تربيت زمينهساز بروز و ظهور و شكوفايي مناسب فطرت پاك آدمي در راستاي هدايت افراد جامعه براي انتخاب آگاهانه و آزادانه مباني و ارزشهاست. معرفي تربيت به عنوان رسالت اصلي انبياء و مأموريت نخستين اديان الهي سبب ميشود كه تربيت جهتدهنده و بنيان اساسي ديگر نهادهاي اجتماعي محسوب شود بنابراين بيترديد موفقيت ساير نهادهاي اجتماعي در ارايه كاركرد اصلي خود در راستاي دستيابي به حيات طيبه، مستلزم كمك جريان تربيت به آنهاست؛ بدين منظور مقام معظم رهبري نيز در بيانات ارزشمند خويش تاكيد دارند كه "كار آموزش و پرورش مهمترين كار كشور است " و همچنين رئيس جمهور ميفرمايند "اصلي كه بايد بسازد و پايههاي آينده را بنا كند آموزش و پرورش است اگر اين جريان در مسير خود با استحكام جلو برود، هيچ گاه در هيچ جايي آسيب نخواهيم ديد ". براي آنكه نظام آموزش و پرورش به عنوان يكي از دستگاههاي اصلي تحقق جريان تربيت در كشور، موفقيت لازم را در دستيابي به اهداف موردنظر در راستاي ماموريت اصلي خويش كه همان فراهم نمودن زمينه كسب شايستگيهاي لازم جهت دستيابي افراد 17 ـ 6 سال به مرتبه قابل قبولي از حيات طيبه به صورت نظاممند، همگاني، عادلانه و الزامي است، در ساختارهاي كارآمد و اثربخش، به دست آورد، بايد برنامه مشخصي را تدوين كرد و در راستاي عملياتي نمودن محتواي برنامه، سياستگذاريهاي لازم را در اين نظام اتخاذ كرد. بديهي است انجام هرگونه برنامهريزي در وزارت آموزش و پرورش مستلزم عنايت ويژه به محورهاي شامل تكيه بر مفاد آموزههاي بنيادي و اصيل اسلامي، تكيه بر رهنمودهاي امام امت (ره) و منويات مقام معظم رهبري در ديدگاههاي رياست محترم جمهوري، بررسي و تحقيق دقيق از وضعيت موجود نظام آموزش و پرورش چالشها و مسائل آن، توجه همه جانبه به تحولات ملي و جهاني و مورد نظر قرار دادن خط مشيهاي اساسي مطرح شده در اسناد بالادستي كشور مرتبط با نظام آموزش و پرورش است. *مسائل فراروي نظام آموزش و پرورش كشور آموزش و پرورش در شرايط كنوني با برخي معضلات و مشكلات روبروست كه به برخي از آن اشاره ميشود: ـ ضعف در سياستگذاري و برنامهريزي مبتني بر معيارهاي فلسفه تربيت متناسب با جامعه اسلامي ايران به عنوان "چارچوب نظري راهنماي هدايت و ساماندهي انواع تربيت در راستاي ايجاد هماهنگي و انسجام بين انواع فعاليتها و برنامههاي گوناگون تربيتي و برقراري رابطه شايسته ميان آنها با فرهنگ و نظام فكري و ارزشي مقتضيات بومي در جامعه اسلامي ايران با توجه به تأكيدات مقام معظم رهبري كه ميفرمايند "آموزش و پرورش كنوني ما ساخته و پرداخته فكر ما، برنامههاي ما و فلسفههاي ما نيست و بناي كار بر آن فلسفهاي نبود كه ما امروز دنبال آن هستيم " و در رهنمودي ديگر ميفرمايند "بهترين و برجستهترين فكرها بايد بنشينند براي آموزش و پرورش طراحي كنند بايد فلسفه آموزش و پرورش اسلامي واضح باشد و براساس اين فلسفه افق آينده آموزش و پرورش كشور روشن باشد معلوم باشد ما دنبال چه هستيم و كجا ميخواهيم برويم و براساس آن خطكشي بشود برنامهريزي بشود و راهها مشخص بشود ". ـ حضور كمرنگ نظام ارزشي جامعه اسلامي در بسياري از برنامهها و دچار شدن به تقليد و يا التقاط و عدم بهرهگيري از ظرفيتهاي مفاهيم ارزشي موجود در آموزههاي ديني در محتواي برنامههاي درسي و روشهاي ياددهي و يادگيري ـ ابهام در جايگاه مناسب نهاد آموزش و پرورش در جامعه ـ بيسوادي در فرآيند سياستگذاري، برنامهريزي و اجرا و سليقهاي عمل كردن ـ تفكيك بين فعاليتهاي آموزشي و پرورشي ـ عدم هماهنگي لازم بين نهاد آموزش و پرورش با ساير عوامل دخيل در جريان گسترده تربيت (آموزش عالي خانواده، رسانه، مسجد و غيره) ـ عدم حاكميت رويكرد يكپارچهنگر و هماهنگ در سياستگذاريها و برنامهريزيها ـ عدم توجه لازم به تقويت مصونيت بخشي و خودكنترلي در دانشآموزان با توجه به تحولات رخ داده در عرصه جهاني ـ مشاركت ضعيف عوامل دروني مدرسه در تصميمگيريها و تصميمسازيها در سطوح بالا ـ عدم توجه به مصالح تربيتي در برنامهريزيها و سياستگذاريها ـ عدم سياستگذاري مطلوب در راستاي تقويت انديشهورزي، عقلانيت، خلاقيت و حاكميت نگرش حافظه محور در فرايند ياددهي و يادگيري ـ تمركزگرايي افراطي و بيتوجهي به مقتضيات بومي و محلي و عدم توجه به بسط عدالت تربيتي ـ آرمانگرايي غيره واقعبينانه در سياستها و برنامهها ـ وجود نگاه مصرفي به آموزش و پرورش و عدم نگاه سرمايهاي به ويژه در مسئولان و تصميمگيران ـ عدم سرمايهگذاري لازم در راستاي دستيابي دانشآموزان به شايستگيها و توانمنديهاي لازم جهت تكميل و تعالي هويت انساني اسلامي و ملي خويش ـ عدم بهرهمندي مناسب و تجربيات دانش ايدههاي متفكران، صاحبنظران و كارشناسان زبده لذا با ملاحظه موارد فوقالذكر برنامه اينجانب در آموزش و پرورش در قالب راهبردها و راهكارها در راستاي حل مسائل و دستيابي به وضعيت مطلوب به شرح ذيل عنوان ميشود. *راهبرد يك: تحقق تحول بنيادين در مولفههاي اصلي نظام آموزش و پرورش با نظر به محتواي اسناد تحولي تدوين شده راهكارها: 1-1- تأييد و تصويب نهايي اسناد فلسفه تربيت، فلسفه تربيت رسمي و عمومي، رهنامه و سند ملي از طريق مراجع ذيربط 2-1- انجام پروژههاي تحقيقاتي ذيل هر يك از مؤلفههاي اصلي نظام آموزش و پرورش در راستاي عملياتي نمودن مباني نظري مطرح شده در اسناد تحول 3-1- بسترسازي براي اصلاح اهداف، محتوا، روشها، ساختار، مديريت و قوانين و مقررات متناظر با يافتههاي حاصل از نتايج پروژههاي تحقيقي مرتبط با اسناد تحول نظام آموزش و پرورش *راهبرد 2: تأكيد بر توسعه كيفي تعليم و تربيت راهكارها: 1-2- تدوين برنامهها براساس پژوهشهاي كاربري و منطبق با دانش روز آموزش و پرورش، آخرين تحولات در عرصه جهاني و بكارگيري فناوريهاي نوين 2-2- بازنگري در نظام بودجهريزي، كنترل و نظارت مالي در آموزش و پرورش 3-2- افزايش و هدفمند كردن اعتبارات پژوهشي در بودجه آموزش و پرورش 4-2- برنامهريزي و تصميمگيري مبتني بر پژوهش و طراحي راهكارهاي علمي در كاربست نتايج، پژوهشها براي رشد شاخصهاي تعليم و تربيت 5-2- بهرهگيري از توانمنديهاي نخبگان با تشكيل اتاق فكر در حوزه صف و ستاد در راستاي هر يك از مسائلهاي اساسي نظام آموزش و پرورش 6-2- سازماندهي انتصابات به ويژه در حوزه مديريت آموزش و پرورش با تأكيد بر شايستهسالاري 7-2- بهرهگيري از توانمنديهاي مجموعه آموزش و پرورش (صف و ستاد) در اداره امور با تأكيد بر ارتقاء بخشي با فعاليتهاي تربيتي 8-2- اصلاح ساختار دورههاي تحصيلي و تأكيد بر قرار گرفتن دوره پيشدبستاني به عنوان دوره آموزش عمومي اجباري *راهبرد 3: توسعه و تقويت مشاركت مردمي و بهرهگيري از ظرفيتهاي بخش غيردولتي در فعاليتهاي آموزش و پرورش راهكارها: 1-3- فراهم كردن زمينه استفاده از امكانات و ظرفيتهاي سازمانهاي دولتي و غيردولتي به منظور كاهش هزينهها و افزايش درآمدها و سرمايهها 2-3- پيگيري براي پرداخت يارانه سود تسهيلات به سرمايهگذاري بخش خصوصي (مدارس غيردولتي) و تعاوني 3-3- تشويق خيرين مدرسهساز و مدرسهدار و احيا و گسترش سنت حسنه وقف 4-3- ساماندهي و اصلاح شيوههاي واگذاري و توسعه بخش غيردولتي 5-3- توسعه دامنه همكاريهاي بينالمللي در حوزههاي علمي و آموزشي با استفاده از فرصتهاي سازمانهاي منطقهاي و بينالمللي 6-3- جهتگيري صندوق ذخيره فرهنگيان به سمت رفع نيازهاي فعلي زندگي معلمان و فرهنگيان علاوه بر سودآوري موجودي هر يك از فرهنگيان 7-3- كسب مجوزهاي لازم براي فروش داراييهاي مازاد بر نياز براي پشتيباني از توسعه سطح معيشت فرهنگيان *راهبرد 4: اصلاح نظام جذب، نگهداشت و توسعه منابع انساني راهكارها: 1-4- بازنگري در نحوه جذب نيروي انساني با تأكيد بر توانمنديهاي اخلاقي، مهارتهاي حرفهاي و صلاحيتهاي علمي 2-4- توسعه مراكز تربيت معلم و گسترش آموزشهاي ضمن خدمت معلمان 3-4- تلاش در راستاي ارتقاء مستمر توانمنديهاي حرفهاي و تخصصي معلمان و صيانت از منزلت معلمان 4-4- حمايت از نخبگان فرهنگي و اعطاي تسهيلات به معلمان خلاق و نوآور 5-4- توسعه دامنه مسئوليت معلمان در طراحي و اجراي برنامهها در سطح مدرسه، منطقه، استان و كشور براساس رويكرد برنامهريزي درسي مبتني بر مدرسه 6-4- ارتقاء منزلت معلمان با مجهز نمودن آنان به توانمنديها و شايستگيهاي مورد نياز امر مربيگري *راهبرد 5: توسعه عدالت تربيتي (آموزش و پرورش) راهكارها: 1-5- پيگيري در راستاي ريشهكن كردن مدارس كپري در كشور 2-5- اولويت قرار دادن تخصيص امكانات و تجهيزات و جذب نيروي انساني جهت مناطق محروم 3-5- توجه به خرده فرهنگها، مقتضيات محلي، بومي و جنسي، پاسخگويي به نيازهاي دانشآموزان داراي نيازها و استعدادهاي ويژه فاقد سرپرست يا داراي سرپرست ناصالح *راهبرد 6: توجه به خانواده به عنوان ركن تربيت راهكارها: 1-6- مشاركت فعال خانوادهها در اجرا، هدفگذاري، برنامهريزي و ارزشيابي از برنامهها و اقدامات در جريان تربيت 2-6- فراهم كردن زمينه اجرايي قوانين جهت توسعه نقش خانوادهها در مديريت مدارس *راهبرد 7: اصلاح و بهسازي قوانين و مقررات و ضوابط فرآيند انجام امور با تأكيد بر مديريت نيمه متمركز و اصلاح الگوي مصرف راهكارها: 1-7- توسعه مدارس هيات امنايي به منظور افزايش كارآمدي، تسهيل و روانسازي تصميمگيريها و تصميمسازيها و توسعه اختيارات مديران مدرسه 2-7- الزام تمامي بخشهاي آموزشي به تدوين پيوست فرهنگي براي اصليترين طرحها و برنامهها 3-7- بهرهگيري از فناوريهاي نوين و بكارگيري آموزشهاي مجازي جهت انتقال مطالب و تجربيات مفيد به دانشآموزان، معلمان، كاركنان و اولياء در راستاي نهادينه سازي فرهنگ اصلاح الگوي مصرف 4-7- تلاش در جهت بسترسازي مناسب براي تحقق رويكرد مديريت مشاركت در اداره امور مدارس *راهبرد 8: تأكيد بر تربيت دانشآموزان با برجستگيهاي اخلاقي، علمي، ديني، اجتماعي و داراي سلامت جسماني و رواني براساس آموزههاي ديني در اجراي بيانات مقام معظم رهبري راهكارها: 1-8- تدوين نهايي و تأييد سند برنامه درسي ملي در مراجع ذيربط 2-8- اصلاح محتواي كتب درسي در راستاي ارتقاء سطح معرفتهاي ديني و علمي و برجستگيهاي اخلاقي و تقويت توانمنديهاي عقلاني و مهارتهاي اجتماعي دانشآموزان 3-8- عملياتي نمودن ارزشيابي توصيفي و كيفي در كليه مدارس در مقاطع ابتدايي و راهنمايي 4-8- گسترش بكارگيري روش حل مسائل و روشهاي ياددهي ـ يادگيري فعال در مدارس در تمامي دورههاي تحصيلي 5-8- تبيين رويكردي جديد براي احياي فعاليتهاي پرورشي و شكوفايي استعدادهاي برتر فردي متربيان در ساحتهاي مختلف تربيتي 6-8- تبديل طرح سنجش سلامت و آمادگي تحصيلي نوآموزان بدو ورود به دبستان به برنامه *راهبرد 9: ايجاد نظام فراگير اطلاعرساني و دريافت و پاسخگويي و پيگيري مطالبات فرهنگيان پيشنهادي مردمي و رهنمودهاي مسئولان راهكارها: 1-9- ايجاد شبكه ارتباطي جهت دريافت نظرات و پيشنهادهاي فرهنگيان و مردم 2-9- برگزاري نشستهاي استاني مسئولين و آموزش و پرورش با فرهنگيان و اولياء 3-9- ايجاد سازوكار مناسب براي برقراري ارتباط مناسب با رسانهها *راهبرد 10: تعامل فعال با بخشهاي اثرگذار در امر تعليم و تربيت شامل نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي و كميسيونهاي مربوطه و حوزههاي علميه راهكارها: 1-10- ايجاد تعامل و هماهنگي لازم با نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي بالاخص با كميسيون آموزش و تحقيقات 2-10- زمينهسازي جهت مشاركت فعال حوزه علميه در برنامههاي آموزش و پرورش از جمله (تأليف كتابهاي درسي، طراحي فعاليتهاي پرورشي، تعميق ارزشهاي ديني در برنامه مدارس) »
در مورد مسائل گفته شده ذکر چند نکته لازم است :
اذعان به این مساله که جایگاه آموزش و پرورش در جامعه مشخص نیست و این که در فرآیند سیاست گزاری ، برنامه ریزی و اجرا سوادی اعمال نشده و سلیقه ای عمل شده است ؛ در واقع بیان این مساله است که آموزش و پرورش ما بیش از آن که " تخصصی و حرفه ای " باشد ؛ ایدئولوژیک و سیاسی است .
این که آموزش و پرورش از یکدیگر تفکیک و به عبارت بهتر جدا شده است !
این که خود کنترلی و یا سانسور در رفتار دانش آموزان وجود دارد .
این که در این وزارتخانه از دانش ايدههاي متفكران، صاحبنظران و كارشناسان زبده استفاده نشده است !
و این که مدرسه اصولا در فرآیند تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها نقشی ندارد !
در مجموع می توان گفت خانم کشاورز در اکثریت موارد به مسائل پیش روی این وزراتخانه تا حدود بسیار زیادی واقف است و توانسته است صورت مساله را تا حد زیادی تعریف کند .
اما نکته مهم که در این میان مغفول مانده است همانا " بحران اعتماد " در لایه ها و عناصر درون نظام آموزشی است .
شاید انتظار بیان این مساله از سوی خانم کشاورز که قرار است نماینده دولتی باشد که خود از بحران مشروعیت رنج می برد کمی غیر واقع بینانه و بیش ازانتظار باشد !
اما مهم این است که از واقعیت نمی توان فرار کرد !
هر وزیری که در این مجموعه برسر کار بیاید و به هر جناح فکری تعلق داشته باشد باید این واقعیت را بپذیرد که بدون جلب اعتماد معلم و به تبع آن دانش آموز هیچ کاری از پیش نخواهد برد !
قبلا هم گفته ام که " شکاف میان اداره و مدرسه " یک شبه ایجاد نشده است ؛ اما به مرور و با تغییر شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه به سوی تک صدایی و تک قطبی شدن به ابعاد آن افزوده شده است !
اما راهبردهای ارائه شده توسط ایشان آن قدر وسیع هستند که هر مساله و هر موردی را در آن می توان گنجانید !
راهبردهای ارائه شده توسط خانم کشاوزر به غیر از چند مورد خاص اکثرا توسط وزرای قبلی بیان شده است و نکات جدیدی نیستند !
بهتر بود خانم کشاورز به جای کلی گویی چند برنامه مشخص و عملیاتی را مشخص می کرد .
البته مشکل این است که تجارب وزرای قبلی نشان داده است که به علت جایگاه معمولا نازل وزیر آموزش و پرورش در میان اعضای دیگر کابینه ، نقش آن ها معمولا و به تدریج کم رنگ می شود و در نهایت با آن که وزیر سعی می کند تحولی در وضعیت موجود به وجود بیاورد اما نمی تواند تغییری در روزمرگی جاری آن به وجود بیاورد . بنابراین سعی می شود که در بیان برنامه ها آن قدر کلی گویی شود تا بتوانند در مقابل منتقدان آینده راه فراری داشته باشند !
این بحث ادامه دارد ...
« جزئيات برنامههاي سوسن كشاورز، وزير پيشنهادي آموزش و پرورش اعلام شد. به گزارش خبرنگار اجتماعي باشگاه خبري فارس "توانا "، در مقدمه برنامه پيشنهادي سوسن كشاورز آمده است: تربيت بخشي از جريان آفرينش آدميان براي تحقق هدف آفرينش يعني دستيابي به قرب اليالله است؛ در اين راستا تربيت از يك سو از طريق شناسايي منابع هستيبخش وجود آدمي و كمك به شناخت و توسعه و بكارگيري شيوههاي دستيابي به آنها و از سوي ديگر با شناخت منابع هستيزدا در زندگي انسان و معرفي و تسهيل ساز و كارهاي پرهيز از آنها، به تداوم و تكامل هستي انسان مدد ميرساند؛ تربيت زمينهساز بروز و ظهور و شكوفايي مناسب فطرت پاك آدمي در راستاي هدايت افراد جامعه براي انتخاب آگاهانه و آزادانه مباني و ارزشهاست. معرفي تربيت به عنوان رسالت اصلي انبياء و مأموريت نخستين اديان الهي سبب ميشود كه تربيت جهتدهنده و بنيان اساسي ديگر نهادهاي اجتماعي محسوب شود بنابراين بيترديد موفقيت ساير نهادهاي اجتماعي در ارايه كاركرد اصلي خود در راستاي دستيابي به حيات طيبه، مستلزم كمك جريان تربيت به آنهاست؛ بدين منظور مقام معظم رهبري نيز در بيانات ارزشمند خويش تاكيد دارند كه "كار آموزش و پرورش مهمترين كار كشور است " و همچنين رئيس جمهور ميفرمايند "اصلي كه بايد بسازد و پايههاي آينده را بنا كند آموزش و پرورش است اگر اين جريان در مسير خود با استحكام جلو برود، هيچ گاه در هيچ جايي آسيب نخواهيم ديد ". براي آنكه نظام آموزش و پرورش به عنوان يكي از دستگاههاي اصلي تحقق جريان تربيت در كشور، موفقيت لازم را در دستيابي به اهداف موردنظر در راستاي ماموريت اصلي خويش كه همان فراهم نمودن زمينه كسب شايستگيهاي لازم جهت دستيابي افراد 17 ـ 6 سال به مرتبه قابل قبولي از حيات طيبه به صورت نظاممند، همگاني، عادلانه و الزامي است، در ساختارهاي كارآمد و اثربخش، به دست آورد، بايد برنامه مشخصي را تدوين كرد و در راستاي عملياتي نمودن محتواي برنامه، سياستگذاريهاي لازم را در اين نظام اتخاذ كرد. بديهي است انجام هرگونه برنامهريزي در وزارت آموزش و پرورش مستلزم عنايت ويژه به محورهاي شامل تكيه بر مفاد آموزههاي بنيادي و اصيل اسلامي، تكيه بر رهنمودهاي امام امت (ره) و منويات مقام معظم رهبري در ديدگاههاي رياست محترم جمهوري، بررسي و تحقيق دقيق از وضعيت موجود نظام آموزش و پرورش چالشها و مسائل آن، توجه همه جانبه به تحولات ملي و جهاني و مورد نظر قرار دادن خط مشيهاي اساسي مطرح شده در اسناد بالادستي كشور مرتبط با نظام آموزش و پرورش است. *مسائل فراروي نظام آموزش و پرورش كشور آموزش و پرورش در شرايط كنوني با برخي معضلات و مشكلات روبروست كه به برخي از آن اشاره ميشود: ـ ضعف در سياستگذاري و برنامهريزي مبتني بر معيارهاي فلسفه تربيت متناسب با جامعه اسلامي ايران به عنوان "چارچوب نظري راهنماي هدايت و ساماندهي انواع تربيت در راستاي ايجاد هماهنگي و انسجام بين انواع فعاليتها و برنامههاي گوناگون تربيتي و برقراري رابطه شايسته ميان آنها با فرهنگ و نظام فكري و ارزشي مقتضيات بومي در جامعه اسلامي ايران با توجه به تأكيدات مقام معظم رهبري كه ميفرمايند "آموزش و پرورش كنوني ما ساخته و پرداخته فكر ما، برنامههاي ما و فلسفههاي ما نيست و بناي كار بر آن فلسفهاي نبود كه ما امروز دنبال آن هستيم " و در رهنمودي ديگر ميفرمايند "بهترين و برجستهترين فكرها بايد بنشينند براي آموزش و پرورش طراحي كنند بايد فلسفه آموزش و پرورش اسلامي واضح باشد و براساس اين فلسفه افق آينده آموزش و پرورش كشور روشن باشد معلوم باشد ما دنبال چه هستيم و كجا ميخواهيم برويم و براساس آن خطكشي بشود برنامهريزي بشود و راهها مشخص بشود ". ـ حضور كمرنگ نظام ارزشي جامعه اسلامي در بسياري از برنامهها و دچار شدن به تقليد و يا التقاط و عدم بهرهگيري از ظرفيتهاي مفاهيم ارزشي موجود در آموزههاي ديني در محتواي برنامههاي درسي و روشهاي ياددهي و يادگيري ـ ابهام در جايگاه مناسب نهاد آموزش و پرورش در جامعه ـ بيسوادي در فرآيند سياستگذاري، برنامهريزي و اجرا و سليقهاي عمل كردن ـ تفكيك بين فعاليتهاي آموزشي و پرورشي ـ عدم هماهنگي لازم بين نهاد آموزش و پرورش با ساير عوامل دخيل در جريان گسترده تربيت (آموزش عالي خانواده، رسانه، مسجد و غيره) ـ عدم حاكميت رويكرد يكپارچهنگر و هماهنگ در سياستگذاريها و برنامهريزيها ـ عدم توجه لازم به تقويت مصونيت بخشي و خودكنترلي در دانشآموزان با توجه به تحولات رخ داده در عرصه جهاني ـ مشاركت ضعيف عوامل دروني مدرسه در تصميمگيريها و تصميمسازيها در سطوح بالا ـ عدم توجه به مصالح تربيتي در برنامهريزيها و سياستگذاريها ـ عدم سياستگذاري مطلوب در راستاي تقويت انديشهورزي، عقلانيت، خلاقيت و حاكميت نگرش حافظه محور در فرايند ياددهي و يادگيري ـ تمركزگرايي افراطي و بيتوجهي به مقتضيات بومي و محلي و عدم توجه به بسط عدالت تربيتي ـ آرمانگرايي غيره واقعبينانه در سياستها و برنامهها ـ وجود نگاه مصرفي به آموزش و پرورش و عدم نگاه سرمايهاي به ويژه در مسئولان و تصميمگيران ـ عدم سرمايهگذاري لازم در راستاي دستيابي دانشآموزان به شايستگيها و توانمنديهاي لازم جهت تكميل و تعالي هويت انساني اسلامي و ملي خويش ـ عدم بهرهمندي مناسب و تجربيات دانش ايدههاي متفكران، صاحبنظران و كارشناسان زبده لذا با ملاحظه موارد فوقالذكر برنامه اينجانب در آموزش و پرورش در قالب راهبردها و راهكارها در راستاي حل مسائل و دستيابي به وضعيت مطلوب به شرح ذيل عنوان ميشود. *راهبرد يك: تحقق تحول بنيادين در مولفههاي اصلي نظام آموزش و پرورش با نظر به محتواي اسناد تحولي تدوين شده راهكارها: 1-1- تأييد و تصويب نهايي اسناد فلسفه تربيت، فلسفه تربيت رسمي و عمومي، رهنامه و سند ملي از طريق مراجع ذيربط 2-1- انجام پروژههاي تحقيقاتي ذيل هر يك از مؤلفههاي اصلي نظام آموزش و پرورش در راستاي عملياتي نمودن مباني نظري مطرح شده در اسناد تحول 3-1- بسترسازي براي اصلاح اهداف، محتوا، روشها، ساختار، مديريت و قوانين و مقررات متناظر با يافتههاي حاصل از نتايج پروژههاي تحقيقي مرتبط با اسناد تحول نظام آموزش و پرورش *راهبرد 2: تأكيد بر توسعه كيفي تعليم و تربيت راهكارها: 1-2- تدوين برنامهها براساس پژوهشهاي كاربري و منطبق با دانش روز آموزش و پرورش، آخرين تحولات در عرصه جهاني و بكارگيري فناوريهاي نوين 2-2- بازنگري در نظام بودجهريزي، كنترل و نظارت مالي در آموزش و پرورش 3-2- افزايش و هدفمند كردن اعتبارات پژوهشي در بودجه آموزش و پرورش 4-2- برنامهريزي و تصميمگيري مبتني بر پژوهش و طراحي راهكارهاي علمي در كاربست نتايج، پژوهشها براي رشد شاخصهاي تعليم و تربيت 5-2- بهرهگيري از توانمنديهاي نخبگان با تشكيل اتاق فكر در حوزه صف و ستاد در راستاي هر يك از مسائلهاي اساسي نظام آموزش و پرورش 6-2- سازماندهي انتصابات به ويژه در حوزه مديريت آموزش و پرورش با تأكيد بر شايستهسالاري 7-2- بهرهگيري از توانمنديهاي مجموعه آموزش و پرورش (صف و ستاد) در اداره امور با تأكيد بر ارتقاء بخشي با فعاليتهاي تربيتي 8-2- اصلاح ساختار دورههاي تحصيلي و تأكيد بر قرار گرفتن دوره پيشدبستاني به عنوان دوره آموزش عمومي اجباري *راهبرد 3: توسعه و تقويت مشاركت مردمي و بهرهگيري از ظرفيتهاي بخش غيردولتي در فعاليتهاي آموزش و پرورش راهكارها: 1-3- فراهم كردن زمينه استفاده از امكانات و ظرفيتهاي سازمانهاي دولتي و غيردولتي به منظور كاهش هزينهها و افزايش درآمدها و سرمايهها 2-3- پيگيري براي پرداخت يارانه سود تسهيلات به سرمايهگذاري بخش خصوصي (مدارس غيردولتي) و تعاوني 3-3- تشويق خيرين مدرسهساز و مدرسهدار و احيا و گسترش سنت حسنه وقف 4-3- ساماندهي و اصلاح شيوههاي واگذاري و توسعه بخش غيردولتي 5-3- توسعه دامنه همكاريهاي بينالمللي در حوزههاي علمي و آموزشي با استفاده از فرصتهاي سازمانهاي منطقهاي و بينالمللي 6-3- جهتگيري صندوق ذخيره فرهنگيان به سمت رفع نيازهاي فعلي زندگي معلمان و فرهنگيان علاوه بر سودآوري موجودي هر يك از فرهنگيان 7-3- كسب مجوزهاي لازم براي فروش داراييهاي مازاد بر نياز براي پشتيباني از توسعه سطح معيشت فرهنگيان *راهبرد 4: اصلاح نظام جذب، نگهداشت و توسعه منابع انساني راهكارها: 1-4- بازنگري در نحوه جذب نيروي انساني با تأكيد بر توانمنديهاي اخلاقي، مهارتهاي حرفهاي و صلاحيتهاي علمي 2-4- توسعه مراكز تربيت معلم و گسترش آموزشهاي ضمن خدمت معلمان 3-4- تلاش در راستاي ارتقاء مستمر توانمنديهاي حرفهاي و تخصصي معلمان و صيانت از منزلت معلمان 4-4- حمايت از نخبگان فرهنگي و اعطاي تسهيلات به معلمان خلاق و نوآور 5-4- توسعه دامنه مسئوليت معلمان در طراحي و اجراي برنامهها در سطح مدرسه، منطقه، استان و كشور براساس رويكرد برنامهريزي درسي مبتني بر مدرسه 6-4- ارتقاء منزلت معلمان با مجهز نمودن آنان به توانمنديها و شايستگيهاي مورد نياز امر مربيگري *راهبرد 5: توسعه عدالت تربيتي (آموزش و پرورش) راهكارها: 1-5- پيگيري در راستاي ريشهكن كردن مدارس كپري در كشور 2-5- اولويت قرار دادن تخصيص امكانات و تجهيزات و جذب نيروي انساني جهت مناطق محروم 3-5- توجه به خرده فرهنگها، مقتضيات محلي، بومي و جنسي، پاسخگويي به نيازهاي دانشآموزان داراي نيازها و استعدادهاي ويژه فاقد سرپرست يا داراي سرپرست ناصالح *راهبرد 6: توجه به خانواده به عنوان ركن تربيت راهكارها: 1-6- مشاركت فعال خانوادهها در اجرا، هدفگذاري، برنامهريزي و ارزشيابي از برنامهها و اقدامات در جريان تربيت 2-6- فراهم كردن زمينه اجرايي قوانين جهت توسعه نقش خانوادهها در مديريت مدارس *راهبرد 7: اصلاح و بهسازي قوانين و مقررات و ضوابط فرآيند انجام امور با تأكيد بر مديريت نيمه متمركز و اصلاح الگوي مصرف راهكارها: 1-7- توسعه مدارس هيات امنايي به منظور افزايش كارآمدي، تسهيل و روانسازي تصميمگيريها و تصميمسازيها و توسعه اختيارات مديران مدرسه 2-7- الزام تمامي بخشهاي آموزشي به تدوين پيوست فرهنگي براي اصليترين طرحها و برنامهها 3-7- بهرهگيري از فناوريهاي نوين و بكارگيري آموزشهاي مجازي جهت انتقال مطالب و تجربيات مفيد به دانشآموزان، معلمان، كاركنان و اولياء در راستاي نهادينه سازي فرهنگ اصلاح الگوي مصرف 4-7- تلاش در جهت بسترسازي مناسب براي تحقق رويكرد مديريت مشاركت در اداره امور مدارس *راهبرد 8: تأكيد بر تربيت دانشآموزان با برجستگيهاي اخلاقي، علمي، ديني، اجتماعي و داراي سلامت جسماني و رواني براساس آموزههاي ديني در اجراي بيانات مقام معظم رهبري راهكارها: 1-8- تدوين نهايي و تأييد سند برنامه درسي ملي در مراجع ذيربط 2-8- اصلاح محتواي كتب درسي در راستاي ارتقاء سطح معرفتهاي ديني و علمي و برجستگيهاي اخلاقي و تقويت توانمنديهاي عقلاني و مهارتهاي اجتماعي دانشآموزان 3-8- عملياتي نمودن ارزشيابي توصيفي و كيفي در كليه مدارس در مقاطع ابتدايي و راهنمايي 4-8- گسترش بكارگيري روش حل مسائل و روشهاي ياددهي ـ يادگيري فعال در مدارس در تمامي دورههاي تحصيلي 5-8- تبيين رويكردي جديد براي احياي فعاليتهاي پرورشي و شكوفايي استعدادهاي برتر فردي متربيان در ساحتهاي مختلف تربيتي 6-8- تبديل طرح سنجش سلامت و آمادگي تحصيلي نوآموزان بدو ورود به دبستان به برنامه *راهبرد 9: ايجاد نظام فراگير اطلاعرساني و دريافت و پاسخگويي و پيگيري مطالبات فرهنگيان پيشنهادي مردمي و رهنمودهاي مسئولان راهكارها: 1-9- ايجاد شبكه ارتباطي جهت دريافت نظرات و پيشنهادهاي فرهنگيان و مردم 2-9- برگزاري نشستهاي استاني مسئولين و آموزش و پرورش با فرهنگيان و اولياء 3-9- ايجاد سازوكار مناسب براي برقراري ارتباط مناسب با رسانهها *راهبرد 10: تعامل فعال با بخشهاي اثرگذار در امر تعليم و تربيت شامل نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي و كميسيونهاي مربوطه و حوزههاي علميه راهكارها: 1-10- ايجاد تعامل و هماهنگي لازم با نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي بالاخص با كميسيون آموزش و تحقيقات 2-10- زمينهسازي جهت مشاركت فعال حوزه علميه در برنامههاي آموزش و پرورش از جمله (تأليف كتابهاي درسي، طراحي فعاليتهاي پرورشي، تعميق ارزشهاي ديني در برنامه مدارس) »
در مورد مسائل گفته شده ذکر چند نکته لازم است :
اذعان به این مساله که جایگاه آموزش و پرورش در جامعه مشخص نیست و این که در فرآیند سیاست گزاری ، برنامه ریزی و اجرا سوادی اعمال نشده و سلیقه ای عمل شده است ؛ در واقع بیان این مساله است که آموزش و پرورش ما بیش از آن که " تخصصی و حرفه ای " باشد ؛ ایدئولوژیک و سیاسی است .
این که آموزش و پرورش از یکدیگر تفکیک و به عبارت بهتر جدا شده است !
این که خود کنترلی و یا سانسور در رفتار دانش آموزان وجود دارد .
این که در این وزارتخانه از دانش ايدههاي متفكران، صاحبنظران و كارشناسان زبده استفاده نشده است !
و این که مدرسه اصولا در فرآیند تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها نقشی ندارد !
در مجموع می توان گفت خانم کشاورز در اکثریت موارد به مسائل پیش روی این وزراتخانه تا حدود بسیار زیادی واقف است و توانسته است صورت مساله را تا حد زیادی تعریف کند .
اما نکته مهم که در این میان مغفول مانده است همانا " بحران اعتماد " در لایه ها و عناصر درون نظام آموزشی است .
شاید انتظار بیان این مساله از سوی خانم کشاورز که قرار است نماینده دولتی باشد که خود از بحران مشروعیت رنج می برد کمی غیر واقع بینانه و بیش ازانتظار باشد !
اما مهم این است که از واقعیت نمی توان فرار کرد !
هر وزیری که در این مجموعه برسر کار بیاید و به هر جناح فکری تعلق داشته باشد باید این واقعیت را بپذیرد که بدون جلب اعتماد معلم و به تبع آن دانش آموز هیچ کاری از پیش نخواهد برد !
قبلا هم گفته ام که " شکاف میان اداره و مدرسه " یک شبه ایجاد نشده است ؛ اما به مرور و با تغییر شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه به سوی تک صدایی و تک قطبی شدن به ابعاد آن افزوده شده است !
اما راهبردهای ارائه شده توسط ایشان آن قدر وسیع هستند که هر مساله و هر موردی را در آن می توان گنجانید !
راهبردهای ارائه شده توسط خانم کشاوزر به غیر از چند مورد خاص اکثرا توسط وزرای قبلی بیان شده است و نکات جدیدی نیستند !
بهتر بود خانم کشاورز به جای کلی گویی چند برنامه مشخص و عملیاتی را مشخص می کرد .
البته مشکل این است که تجارب وزرای قبلی نشان داده است که به علت جایگاه معمولا نازل وزیر آموزش و پرورش در میان اعضای دیگر کابینه ، نقش آن ها معمولا و به تدریج کم رنگ می شود و در نهایت با آن که وزیر سعی می کند تحولی در وضعیت موجود به وجود بیاورد اما نمی تواند تغییری در روزمرگی جاری آن به وجود بیاورد . بنابراین سعی می شود که در بیان برنامه ها آن قدر کلی گویی شود تا بتوانند در مقابل منتقدان آینده راه فراری داشته باشند !
این بحث ادامه دارد ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر