۱۳۸۹ آبان ۲, یکشنبه

فکر جدید ، آموزش و پرورش مولد و... زیبا و اما تلخ !












بايد آموزش و پرورش را از زخم زبان‌هاي سياسي و اجتماعي دور كرد بايد حصاري به دور آموزش و پرورش كشيد
به گزارش ايسنا، وي با بيان اين كه بايد آموزش و پرورش را از زخم زبان‌هاي سياسي و اجتماعي دور كرد، ادامه داد: بايد حصاري به دور آموزش و پرورش كشيد كه از هر گونه طوفاني كه گل‌هاي آن را پژمرده مي‌كند، دور شود و در اين راستا فرهنگيان نقش كليدي و اساسي دارند، چرا كه مسووليت آن‌ها بسيار سنگين است.
حاجي بابايي يادآور شد: بايد آموزش و پرورش را در شان نظام جمهوري اسلامي ايران و نظام حاكميت ديني جلو ببريم و هر روز يك فكر جديد ارائه كنيم، تا بتوانيم آموزش و پرورش را ارتقاء دهيم.
وي با بيان اين كه آموزش و پرورش بايد آموزش و پرورش مولدي باشد، خاطر نشان كرد: آموزش و پرورش بدون مولد نمي‌تواند، رشد يابد، چرا كه گرانقيمت‌ترين داشته‌هاي آن توليد انسان است، اگر صنعت خودروسازي و يا كارخانه‌اي را مولد مي‌دانيم، بايد آموزش و پرورش را كه وظيفه آن توليد انسان است را نيز مولد بدانيم.

كد خبر 8907-18142
انتقاد !
همه می گویند اما کم تر کسی است که تحمل شنیدن و نیز پذیرفتن اشتباهات خویش را داشته باشد .
البته برخی از افراد برای آن که صورت موجه و قابل دفاعی برای انتقاد ناپذیری خود ارائه کنند آن را متصف به صفاتی چون " سازنده و... " نیز می کنند !
نوع واکنش و یا پاسخ به هرگونه انتقاد و یا نقد نیز متفاوت است .
برخی آن را از اساس نادیده و یا نشنیده می گیرند ؛ و از این روست که شهروندان خسته از این واکنش و نیز هراس از برخی هزینه ها و پیامدها در پی تعریف و توجیه " هنر سکوت " بر می آیند !
عده ای بدون توجه به محتوا و یا سخن فرد منتقد ، شروع به کنکاش در تاریخچه و یا جغرافیای شخصیت فرد می کنند و با تحقیر و یا توهین – برخی اوقات جامه به اصطلاح طنز هم بر تن می کند - که البته فصل مشترک بسیاری از افراد جامعه ماست و فقط نوع ادبیات آن با توجه به مراتب قدرت متفاوت است  ؛ سعی و تلاش وافری می شود نوک انتقاد را به سویی دیگر منحرف کنند !
بعضی دیگر ، ضمن شنیدن و نه گوش کردن سخن فرد منتقد سعی می کنند که آن سخنان را تخریب و... جلوه دهند .
و...
آری !
واکنش ها متفاوت است و بستگی تام به موقعیت و سلسله مراتب فرد مخاطب دارد !
مهم این است که در همه موارد انتقاد شنیده نمی شود !
در زمان وزارت آقای حاجی اگر یادداشتی در روزنامه ای منتشر می شد سعی می شد تا حتی الامکان پاسخی به آن داده شود .
اما در دوره های بعدی با انتقادات معلمان مستقل و دگر اندیش چه برخوردی شده است ؟
کسی که می خواهد مطلبی بنویسد باید کلی خود را سانسور کند تا مبادا خاطر کسی رنجیده شود و تازه پس از آن هم مراحل بعدی قرار دارد !
تازه وقتی هم منتشر می شود اصولا پاسخی نمی یابد !
آقای حاجی بابایی از چه سخن می گویند ؟
مرز " زخم زبان " با " انتقاد " چیست ؟
تعریف " فکر " چیست ؟
اصولا ماهیت و یا کارکرد روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش برای چیست ؟
آن اتاق فکری که مسئولان دائما از آن می گویند کجاست ؟
ویژگی های آموزش و پرورش مولد چیست ؟
آیا در آموزش و پرورشی که در شورای عالی آن یک معلم مستقل و منتقد وجود ندارد می توان سخن از مولد بودن راند ؟
آیا تولید با تقلید مناسبتی دارد ؟
آیا می توان مرزو یا حصاری بین درون آموزش و پرورش و بیرون آن قائل شد ؟
حصارهای متفاوتی که به دور آموزش و پرورش و با توجیهات و یا عناوین متفاوت کشیده شده است اصولا تنفس را مشکل و یا ناممکن کرده است . تغییر محتوای دروس بدون توجه به آیتم های کارشناسی و علمی و صرفا منطبق با معیارهای ایدئولوژیک تنها یکی از آن هاست ...
صدای متفاوت
فکری دیگر
کی باید ...

هیچ نظری موجود نیست: