طراحان زنگ پرورشی در مدارس تصور می کردند که اختصاص یک ساعت مستقل و یا مجزا برای فعالیت های پرورشی بتواند بعد " پرورش " را در مدارس تقویت و آن را از " مهجوریت " خارج کند اما اکنون و پس از گذشت سال ها ، چه بر سر این زنگ آمده است ؟!
این درس کتاب و یا محتوای درسی خاصی ندارد و بستگی به معلم و تخصص وی دارد !
کسی در نمره پرورشی رد نمی شود و همین باعث شده است که برخی و شاید بسیاری آن را جدی نگیرند !
دانش آموزان رغبت چندانی برای حضور در این گونه کلاس ها ندارند و معمولا غیبیت در آن زیاد است !
طبق معمول ، آن چه که در کاغذ و توسط کارشناسان مسئول نوشته می شود با واقعیت های مدرسه تطابق چندانی ندارد !
تصویر و یا مفهوم واقعی و اصلی " آموزش و پرورش نزد مسئولان و برنامه ریزان چگونه است ؟
اگرچه بارها گفته ایم که جدا کردن بعد " پرورش " و " آموزش " با هیچ منطق علمی و استاندارد سازگار نیست و وظیفه یک معلم در هر دو جنبه نمود پیدا می کند اما متاسفانه به علت غلبه جنبه ایدئولوژیک بر جنبه حرفه ای آموزش و پرورش در جامعه ما ، نه آن معلم کار خود را به درستی انجام می دهد و نه ارکان دیگر مدرسه قادر به ایجاد هماهنگی و توازن برای پیاده شده مفهوم و کارکرد اصلی آموزش و پرورش هستند .
پرورش جزء لاینفک آموزش است و تفکیک آن بزرگ ترین ضربه به شخصیت در حال رشد دانش آموزان است .
اما سوال این است که چه باید کرد ؟
با در نظر گرفتن وضعیت و محدودیت های موجود شاید بتوان گفت که توسعه زنگ ورزش و فعالیت های بدنی و نیز اختصاص زنگ پرورشی به مطالعه آزاد و فرصتی برای فعالیت های گروهی بدون دخالت مستقیم معلم و... بتواند تا حدودی خلا این نقیصه را جبران کند .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر