۱۳۸۹ دی ۹, پنجشنبه

گفت و گو با توفیق مرتضی پور ، عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان تبریز










آقای توفیق مرتضی پور ، عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان تبریز چندی پیش در حکم بدوی به 91 روز حبس تعزیری و دوسال حبس تعلیقی محکوم شده است .
سخن معلم با ایشان گفت و گویی انجام داده است که در زیر می خوانید :



سخن معلم : آقای مرتضی پور ، اتهام شما چیست ؟
: اتهام من آن گونه که در کیفر خواست آمده است " فعالیت تبلیغی علیه نظام " است .
 سخن معلم :
در صورت امکان خلاصه ای از علت  بازداشت و تشکیل پرونده خود بگویید ؟
: من و آقای خراطیان به عنوان رئیس هیات مدیره کانون صنفی معلمان تبریز در جلسه شورای هماهنگی تشکل های صنفی سراسر کشور در یزد حضور داشتیم . در آن جا پس از گفت و گوی بسیار و تایید همه حاضران بیانیه ای ( 1 ) نوشته شد و در روز بیست و هفتم فروردین امسال و به مناسبت هفته معلم منتشر شد .
به فاصله کمی از انتشار آن بیانیه ، من و آقای خراطیان را به دادگاه انقلاب خواستند .
آن ها می گفتند که متن این بیانیه علیه نظام است .
سخن معلم :
نحوه دستگیری چگونه بود ؟
: حدود ساعت 5 بعد ظهر بود . در خانه نشسته بودم . مهمان هم داشتم که زنگ زدند . گفتند داریم نامه می آوریم .
چند نفر آمدند . خانه را گشتند و کامپیوتر مرا هم بردند . پرونده ای برای من در شعبه 4 دادگاه انقلاب تشکیل شد .
سخن معلم :
چه موقع رای دادگاه به شما ابلاغ شد ؟
" در تاریخ 23 آذر ماه سرانجام رای دادگاه بدوی به من ابلاغ شد .
91 روز حبس تعزیری و به موجب ماده 25 قانون مجازات به 2 سال حبس تعلیقی محکوم شدم.
سخن معلم :
آیا اعتراض هم کرده اید ؟
: من این حکم را قبول ندارم و قصد دارم که از طریق وکیل خود اعتراض کنم .
سخن معلم :
آقای مرتضی پور
آیا شما را به هیات های تخلفات اداری آموزش و پرورش هم احضار کرده اند ؟
: بله ، در سال 1386 به موجب رای یکی از این هیات ها به 1 ماه انفصال از خدمت محکوم شدم .
سخن معلم :
از وقتی که در اختیار ما گذاشتید سپاسگزاریم .
آقای مرتضی پور اتهام شما چیست ؟

( 1 )
بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران
اردیبهشت 89
                                                                    به نام خداوند جان وخرد
دوازده اردیبهشت را که در تقویم کشور روز معلم نامگذاری شده گرامی می داریم و بر روح معلمان شهید دکتر ابوالحسن خانعلی و استاد مطهری که در چنین روزی به شهادت رسیدند و هر دو قربانی خشونت عریانی شدند که هنوز هم جامعه ما از آن رنج می برد درود می فرستیم.
در جهان ،معمول است در روزی که به نام معلم نامگذاری شده ، معلمان اقدام به راهپیمایی ، گردهمایی ، طرح نقد و نظر و اندیشه های خود در حوزه آموزش و پرورش و بیان مسائل و مشکلات و تنگناهای شغلی خود می کنند.
در ایران فرصت چنین اقداماتی در قانون به افراد داده شده است ولی در عمل هر معلمی که بر اساس حقوق صنفی ، انسانی و شهروندی خود وبه تأسی از قانون اقدام به امور مذکور کند به مجازات هایی فرا قانونی محکوم شده و داد او به جایی نخواهد رسید. که مصداق بارز آن در حال حاضرعدم رعایت نص صریح قانون اساسی و اصول 22، 23، 25،26، 26،27،28، 32،33 و38 در حق بهترین معلمان این کشور می باشد که در زندان ها به سر می برند.
فرهنگیان ، با وجودی که خود از مؤثرترین گروه ها در پیروزی انقلاب و جنگ بوده اند معتقدند هیچ گروهی سهم ویژه از انقلاب ندارد که خود را مافوق قانون و انقلاب بداند ونظام را برابر با قواره ی خود تصور نماید و هر کس را که با سلیقه اش هم خوانی نداشت به مقابله با نظام متهم کند. یکی از اهداف انقلاب اسلامی مردم ایران برقراری فضای آزاد در کشور بود به گونه ای که همه ی آراء و اندیشه ها ونقد ونظرها به مصداق آیه ی شریفه " فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه " مجال طرح پیدا کند وهیچ مسؤولی خود را مبرا از نقد نداند ودر برابر اعمال خود و سرنوشت ملت پاسخ گو باشد.
آیا به این اهداف رسیده ایم؟
چگونه است امروز فرهنگیانی که فرزندان حقیقی ملت بزرگ ایرانند ودل داده ی انقلاب، اسلام، عدالت و آزادی اند و دل در گرو کرامت انسانها و حفظ حقوق انسانی افراد دارند، صرفا ً به خاطر طرح انتقاد های خود به مجازات های عجیب و غریب محکوم می شوند؟
" فاین تذهبون " ؟
جریان قدرت عاجز از درک این واقعیت است که جامعه فرهنگیان از در ریا و سالوس و مدح و ستایش برای هیچ صاحب قدرتی در نخواهند آمد و گوهر نقد را چون جان شیرین پاس خواهند داشت و کرامت آزادگی را که خدا به بنی آدم عطا کرده ارزان نخواهند فروخت.
از آنجا که برخی ایران را «آزاد ترین کشور جهان خوانده اند که در آن آزادی نزدیک به مطلق است» باید به این سوال پاسخ دهند که چرا دلسوزترین و صادق ترین معلمان کشور صرفا ً به خاطر انتقاد از وضع موجود ، با احکامی چون اعدام ، حبس ، تعلیق ، اخراج ، تبعید، بازخرید ، باز نشسته اجباری ، تنزل رتبه ی شغلی ، محرومیت از تدریس و ... مواجه می شوند. هزینه هایی که فرهنگیان ایران صرفاً به لحاظ انتقاد تحمل کرده و می کنند در جوامع پیشرفته ، نشانه رشد و بالندگی و شایسته ی تقدیر و تحسین است.
فرهنگیان «آزادترین کشور جهان»!!!می خواهند بدانند امثال بداقی ها، خواستارها، داوری ها ومومنی ها چه جرمی مرتکب شده اند که باید بدون محکومیت، ماه ها حبس درشرایط نامناسب را تحمل کنند، حقوقشان قطع و فرزندان خرد سالشان در سختی و مضیقه ی مادی ، نا امنی ونا امیدی و سراسیمگی زندگی کنند. معلمانی چون کمانگر و قنبری چه گناه نابخشودنی مرتکب شده اند که به احکام هولناک اعدام محکوم گردیده اند.
اثر روحی - روانی این احکام بر خانواده ها و جامعه میلیونی فرهنگیان کشور زدودنی نیست و گذر زمان ایشان را مانند شهید ابوالحسن خانعلی به اسطوره های ماندگار ملی تبدیل خواهد کرد حتی با فرض پخش اعترافات از آنها در رسانه ها، افکار عمومی مردم و فرهنگیان چنین اعترافاتی را نخواهند پذیرفت.
مشفقانه مدیران و گردانندگان چنین سیاست هایی را انذار می دهیم که این اعمال به هیچ روی نه دردی از شما دوا می کند و نه در شأن نام جمهوری اسلامی است که همه ی ما برای برپایی و حفظ آن خون ها داده وخون دلها خورده ایم. بدیهی است لطمه ای که صدورچنین احکامی به دین، میهن و انسجام ملی می زند از هیچ دشمنی ساخته نیست چرا که لطمه ی بد دفاع کردن جبران ناپذیر است. چنین ساده اندیشانی به خاطر ضعف تحلیل و قوه ی تمیز وبدبینی مفرط ، دچار توهم توطئه شده و هر منتقدی را خصم پنداشته و خود را حق انگاشته وهر استدلالی را باطل می دانند چرا که :
ذهن هایی که خیال اندیش شد گر دلیل آری خیالش بیش شد
ناگفته پیداست جامعه ی عظیم فرهنگیان کشور به هیچ روی تحمل چنین احکامی را ندارد و شکی نیست که اجرای چنین احکامی جامعه و آموزش وپرورش را بیش از پیش ملتهب کرده و روی هرگونه آرامشی را از عرصه فرهنگ خواهد گرفت.
صدور احکام رنگارنگ و زدن اتهامات واهی به فرهنگیان و تشکل های ایشان ، روش نخ نمایی است که می خواهند با این اتهامات فرهنگیان ونمایندگان آنها را در موضع انفعال قرارداده تا به جای طرح مسائل ومشکلات حوزه آموزش وپرورش ، در گیر پاسخ گویی به اموری بی ربط و بیهوده گردند تااز این طریق نیروهای آنها در دفاع از خویش صرف گردد واز مسیر اصلی وهدف اولیه تشکل های صنفی دور شوند.
امید است عقلای قوم با تدبیر و درایت آبی بر آتش التهابات افشانند وبه خواست صدها هزار فرهنگی کشور توجه نمایند وبه عنوان حسن نیت در گام اول همه ی فرهنگیان در بند را آزاد کنند.
با وجود همه ی این بی رسمی ها وجفاها در حق فرهنگیان کشور کماکان ناامید نشده و در عین ایستادگی بر حقوق خویش ، بخشی از مسائل و مشکلات موجود در حوزه ی آموزش وپرورش را با تصمیم گیران کلان کشور در میان می گذاریم ، با این امید که با اصلاح رویکردها ، آموزش وپرورش در مسیر صحیح خود قرارگیرد.بدیهی است ضمن انتقاد از بزرگ نمایی های مکرر و رسانه ای کردن موضوعاتی که فعلا ً در حد حرف باقی مانده و نقاط ضعف و قوت آن روشن نیست ، از هر اقدام مثبت وسازنده در جهت حفظ کرامت فرهنگیان وارتقاء منزلت ومعیشت ایشان کاملا ً استقبال می کنیم و با نگاهی مثبت منتظر اجرایی شدن برخی وعده های رسانه ای شده مسؤولان ذی ربط می مانیم .
1- خط قرمز هر صنفی نقض حرمت ، شأن و منزلت افراد آن است. لذا خواسته اولیه فرهنگیان کشور آزادی سریع وبی قید وشرط همه ی فرهنگیان در بند و صدور منع تعقیب قضایی ولغو کلیه ی احکام اداری و قضایی صادره برای فرهنگیان منتقد است ، تحقق این امر ضمن تلطیف فضا و کاستن از تنش ها نشان از درایت و حسن نیت مسؤولان امر و رویکردی انسانی در حوزه آموزش وپرورش دارد.
2- رفع فضای امنیتی از مدارس و ادارات آموزش وپرورش، تأمین امنیت شغلی فرهنگیان و پرهیز از مخبر پروری در فضای مقدس کلاس و مدرسه و اجتناب از پرونده سازی برای فرهنگیان منتقد.
3- اصلاح نگاه مسؤولان و تصمیم گیران کلان کشور به آموزش وپرورش به عنوان یک نهاد زیر بنایی نه مصرفی.
4- عدم تخصیص درآمدهای ملی نفت و گاز به هزینه های جاری وصرف آن در امور زیربنایی مانند آموزش وپرورش وبهداشت .
5- پرهیز از هر گونه رفتار جناحی و خطی و سیاست بازی در تألیف کتب درسی و معیار قراردادن نظر همکاران متخصص.
6- فراهم آوردن امکانات لازم و در حد استاندارد در مدارس دولتی به منظور جلوگیری از تنزل جایگاه وافت تحصیلی مدارس دولتی مطابق اصل 30 قانون اساسی.
7- رفع تبعیض درون و برون سازمانی در خصوص دارندگان مدارک تحصیلی فوق لیسانس و دکترا در آموزش وپرورش
و اما سؤالاتی که فرهنگیان کشورتأکید بر طرح آنها داشته وضرورت پاسخ گویی متولیان امر را می طلبد:
1- آیا قانون مدیریت خدمات کشوری (نظام هماهنگ ) کارایی لازم را برای رفع تبعیض در بین کارکنان دولت داشته است؟
2- آیا با وجود وعده های مکرر، آموزش وپرورش از عرصه بازی های سیاسی خارج شده است ؟
3- آیا تبدیل مدارس دولتی به مدارس تحت عنوان هیأ ت امنایی از وجاهت قانونی برخوردار است؟ اگر پاسخ منفی است چه اقدام عاجلی برای حفظ حقوق دانش آموزان و خانواده هایشان در دستور کار است ؟
 4- طبق مصوبه 673 شورای عالی آموزش و پرورش مدیران مدارس باید با رأی فرهنگیان شاغل در هر آموزشگاه انتخاب شوند.علت عدم اجرای این قانون چیست ؟
واما همکاران عزیز!
امیدواریم در بیانیه ی بعدی از گشایش ها ورفع مشکلات با شما سخن بگوییم از شما تقاضا داریم در هفته معلم ودر فرصت های استراحت در دفتر مدارس درخواست های زیر را رعایت فرمائید :
1- از 12 تا 18 اردیبهشت 89 اعضای شورای مرکزی (هیأت مدیره) کانون معلمان و فعالان صنفی به نشانه اعتراض به احکام غیر قانونی اعدام و حبس غیر قانونی همکاران و در روز 12 اردیبهشت عموم همکاران اعتصاب غذای کامل خواهند نمود.
2- فرهنگیان تهران در روز 12 اردیبهشت از ساعت 13:30 تا 17:30 بر سر مزار دکتر ابوالحسن خانعلی و در قم بر سر مزار استاد مطهری گرد هم می آیند. ودر شهرستان های دیگر نیز از معلمان فرهیخته تجلیل به عمل می آید.
با توجه به عضویت شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در سازمان آموزش بین المللی (ei) از آن سازمان در خواست می گردد اقدام مقتضی در حمایت از معلمان ایران خاصه معلمان زندانی به عمل آورد.
دبیر خانه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران اردیبهشت

هیچ نظری موجود نیست: