۱۳۸۹ آذر ۶, شنبه

مدارس دوزبانه ، دانشگاه صنعتی شریف ، فرار مغزها ... به کجا می رویم ؟













ایران رتبه نخست فرار مغزها را کسب کرده است !
یکی از همکاران مدرسه می گفت که پسرش دانشجوی سال سوم دانشگاه صنعتی شریف است .
دعوت نامه ای برای او جهت ادامه تحصیل در یکی از دانشگاه های آمریکا آمده است .
فرزندش به او گفته است که یکی از دانشجویان دوره دکتری در رشته مکانیک این دانشگاه تحصیل را نیمه کاره رها کرده و جهت ادامه تحصیل در یکی از دانشگاه های آمریکا پذیرش گرفته است ؛ همچنین عنوان می کند که بسیاری از فارغ التحصیلان این دانشگاه از کشور رفته و یا در حال برنامه ریزی برای خروج هستند !
شاید در حالت بدبینانه بتوان این گونه تعبیر کرد که ورود به دانشگاه های معتبری چون دانشگاه صنعتی شریف به نوعی ویزای ورود به دانشگاه های خارج است !
از این گونه موارد زیاد است .
در چرایی این مساله علل زیادی نهفته است ؛ اما مهم نحوه برخورد مسئولان با این «  بحران  » است .
آنان یا موضوع را انکار می کنند و یا اخیرا تعریف دیگری برای این پدیده ارائه کرده اند !
به عنوان مثال ، همان گونه که وزیر آموزش و پرورش این دولت وجود تنبیه در مدارس را تکذیب و طرح آن را توهین به فرهنگیان دانست ؛ وزیر علوم تحقیقات و فناوری نیز مطرح كردن فرار مغزها را نوعی توهین به دانشگاهیان دانسته است و تصریح کرده است که پرتاب موشك و حضور دانشمندان محصول این دانشگاه‌ها هستند كه نشان‌دهنده عدم صحت این موضوع است و اكنون پیشرفت علمی كشور 11 برابر دنیاست !
و یا این که می گوید این افراد برای کسب آخرین دستاوردهای علمی به کشورهای دیگر سفر کرده و می کنند !
( ایران اخبار نت – 14 آبان 1389 )
گسترش بیش از پیش "  مدارس دوزبانه  " و البته انکار و حتی تهدید مسئولان به برخورد قانونی شاید معیار و یا ملاکی قابل مشاهده و اندازه گیری برای عطش روز افزون دانش آموزان و یا دانشجویان برای تحصیل و نیز زندگی در جامعه ای دیگر باشد .
با توجه به فقدان بازار کار مناسب و کافی برای فارغ التحصیلان دانشگاه ها ، شاید بهتر باشد که از این به بعد مشاوران مدارس و یا حتی معلمان هنگام صحبت از فلسفه تحصیل و نیز انگیزه و ادامه آن ، به همین عامل یعنی ادامه تحصیل در آن سوی آب ها اشاره کنند !!
آیا دستگاه عریض و طویل آموزش و پرورش و همچنین آموزش عالی به نهادهایی جهت تربیت و اعزام نخبگان به دانشگاه های دنیا تبدیل شده اند ؟
این همه صرف هزینه و بودجه واقعا چه معنایی دارد ...
و از همه تاسف آورتر این که رفتن به یک ارزش و یا هنجار در میان نخبگان جامعه تبدیل شود !
سایت آینده در مطلبی با عنوان " فرار مغزها نداریم، این هم سندش+عكس " به بررسی نمونه هایی در این موضوع پرداخته است :
تصویری در میان آیتم‌های دوستان دیدم كه بریده‌ای از روزنامه‌ اعلام نتایج كنكور سراسری در سال ۸۰ را نشان می‌داد. یك نفر كامنتی گذاشته بود:"  سوال اینه كه از اینا چند نفرشون الان ایران هستند هنوز؟ " دونستن جواب این سوال برای من جالب بود و یك جستجوی كوچیك انجام دادم. نتایج جالب‌تر از چیزی بود كه فكر می‌كردم. حیفم اومد منتشرش نكنم
در حالی كه برخی مسوولان ذی ربط معتقدند اساسا پدیده فرار مغزها فاقد صحت است و زاییده تبلیغات منفی برخی است، یكی از بینندگان "آینده" با ارسال عكس زیر نوشت:



تصویری در میان آیتم‌های دوستان در گوگل ریدر دیدم كه بریده‌ای از روزنامه‌ی اعلام نتایج كنكور سراسری در سال ۸۰ را نشان می‌داد. یك نفر كامنتی گذاشته بود:" سوال اینه كه از اینا چند نفرشون الان ایران هستند هنوز؟"  دونستن جواب این سوال برای من جالب بود و یك جستجوی كوچیك انجام دادم. نتایج جالب‌تر از چیزی بود كه فكر می‌كردم. حیفم اومد منتشرش نكنم. قضاوت با خودتان!
ندا ناطق (نفر اول رشته ریاضی): استانفورد، آمریكا
اشكان برنا (نفر دوم رشته ریاضی): بركلی كالیفرنیا، آمریكا
احسان شفیعی پور‌فرد (نفر سوم رشته ریاضی): ایلینویز، آمریكا
محمد فلاحی سیچانی (نفر اول رشته تجربی): میشیگان، آمریكا
محمد امین خلیفه سلطانی (نفر دوم رشته تجربی): اطلاعات خاصی پیدا نكردم
پیمان حبیب اللهی (نفر سوم رشته تجربی): هاروارد، آمریكا
محمدرضا جلایی‌پور (نفر اول رشته انسانی): آكسفورد،انگلستان، تهران
البته لازم به ذكر است كه احتمال بازگشت بسیاری از این افراد پس از پایان تحصیل هست، اما تجربه نشان داده كه بسیاری از آنها اقامت در كشورهای دیگر را بر بازگشت به وطن ترجیح داده اند.

هیچ نظری موجود نیست: