عدم تناسب و هماهنگی میان درآمد ها از یک سو و نیز هزینه ها باعث شده است که کارمندان و از آن جمله " معلمان " برای ایجاد بالانس میان این دو به مشاغل دیگر روی آورند .
شاید کم تر مسئولی یافت شود که از این واقعیت آگاه نباشد و بارها از زبان آن ها به این مسائل اشاره گردیده است .
نورالله حيدري عضو كميسيون آموزش مجلس در این مورد می گوید :
"از دلايلي كه مانع تحول بنيادين در آموزش و پرورش ميشود، ميتوان به دو شغله بودن فرهنگيان، عدم مديريت دقيق در آموزش و پرورش، انگيزه نداشتن معلمان و دانشآموزان در مدارس و نبود شادي و نشاط در مدارس كشور اشاره كرد."
فارس - 88/11/30
اما همین فرد در ادامه سخن خود راه حل را این گونه بیان می کند :
" براي اينكه آموزش و پرورش را از بحران خارج كنيم، بايد در نخستين گام زيرساختهاي آن تغيير كند و سپس به سمت اصلاح آنها پيش رويم.
حيدري افزود: يكي از راهكارهايي كه ميتوان از طريق آن بخشي از مشكلات آموزش و پرورش را رفع كرد، احياي قانون معاونت پرورشي است كه اين عمل بايد از طريق ايجاد يك ظرفيت جديد در ساختار دروني آموزش و پرورش صورت گيرد و اين عمل به شرطي موفق آميز خواهد بود كه دقيق و كامل اجرايي شود و مانند سالهاي گذشته به صورت نيمهكاره رها نشود."
مشخص نیست چه رابطه ای میان دو شغله بودن معلمان ، تحول بنیادین در آموزش و پرورش و احیای قانون معاونت پرورشی وجود دارد !
دو شلغه بودن معلمان باعث شده است که آن ها اکثرا و یا بعضا نتوانند اطلاعات و دانش خود را به روزکنند و همین عامل به شدت بر نفوذ و اقتدار معلم تاثیر مخربی گذاشته است .
شاید دانش آموزان در برخی آیتم ها جلوتر از معلمان خود باشند .
در هر حال ، معلمان باید از نظر معیشت و اقتصاد زندگی دغدغه ای نداشته باشند و اما به نظر می رسد راه حل آن در تصورات و افکاری که این مسئولان دارند نگنجد ....
۱ نظر:
سلام و وقت بخير. مگر ديگر شغل دومي هم وجود دارد كه معلم بيچاره به آن مشغول شود؟ هر چند تا شغل كه باشه براي اقوام و دوستان دولت مردان كم مياد . ايكاش گوش شنوايي هم براي فريادهاي خروشان مردم وجود داشت.سبز و برقرار باشيد.
ارسال یک نظر