او چندی قبل از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری بازداشت و به مدت چندماه در زندان بود .
پس از آزادی از زندان آخرین مطلبش را در تاریخ سی ام آذر ماه در وبلاگش با عنوان " سه دهه زندگی " نوشت و تا کنون آن را به روز نکرده است .
از آن جاکه امسال به شهرستان شهریار تبعید شده ام دو روز قبل در جمع همکاران مدرسه سخن از آقای ابراهیمی به میان آمد .
همکارانش در مدرسه مربوطه گفتند که ایشان به دلیل وخامت حال خود به بیمارستان میلاد و از آن جا به بیمارستان عرفان منتقل شده است .
فردای همان روز به بیمارستان عرفان مراجعه کردم اما پذیرش اعلام کرد که بیماری به این نام به این بیمارستان منتقل نشده است !
بیمارستان میلاد نیز اعلام کرد که چنین بیماری نداشته است !
از آن جا که خانواده آقای ابراهیمی در شهرستان هستند تلاش ما برای کسب خبر از اوضاع و احوال ایشان به جایی نرسیده است .
همکارانش می گفتند که " جعفر " در زندان و در بازجویی ها به دلیل فشارها و آسیب هایی که به ایشان وارد شده است از ناحیه کمر و گردن مشکل جدی پیدا کرده است که البته امیدواریم این اخبار خیلی جدی نباشند و آقای ابراهیمی دوباره سلامت خود را باز یابد .
به محض اطلاع از مکان و یا حال ایشان آن را در " سخن معلم " منتشر خواهیم کرد .
آخرین مطلب آقای " جعفر ابراهیمی ازندریانی " :
هیمه
سه دهه زندگی
روایت اول
عرقی که از پیشانی قابله ام چکید و غلطان در نافم جمع شد حکایت از درد فراوان مادرم بود ... اینگونه من سرد شدم ...
روایت دوم
شاید تنهاترین موفقیتم در زندگی آن لحظه ای بود که قابله ام را قبل از مرگش دیدم و او به من گفت در چله ی زمستان به دنیا آمده ای ... کسی بر تولد من شهادت داده بود !
روایت سوم
من بیش از سه دهه زنده مانده ام و تا ساعاتی دیگر وارد ۳۴ سال زندگی می شوم به همین سادگی. من بیش از سه دهه زندگی کرده ام ولی سادگی اش را باور نکنید....
+ نوشته شده در دوشنبه سی ام آذر 1388ساعت توسط جعفر ابراهیمی ازندریانی
۳ نظر:
متاسفيم و ديگر هيچ.
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ..
متاسافنه موج جديدي از بازداتشو فيلتر شروع شده ..
---
علي آقا زادروزت فرخنده ..زنده باشي و بتوني نفسي در آزادي بكشي ..
سلام
دوست من
فرشاد
از لطف شما همواره سپاسگزارم.
سبز و پیروز و پایدار باشید.
ارسال یک نظر