۱۳۸۹ دی ۲۶, یکشنبه

قانون مدیریت خدمات کشوری و نیروهای بازنشسته .... مقصر کیست ؟











معلم بازنشسته وارد دفتر می شود ...
مدیر مدرسه به او می گوید که اداره فقط مجوز 8 ساعت حق التدریس را داده است و ما بیشتر از آن نمی توانیم در خدمت شما باشیم .
معلم بازنشسته که با این حرف عرق سردی بر پیشانی اش می نشیند به فکر فرو می رود ...
او برای این ساعات و نیز مبالغ آن از قبل برنامه ریزی کرده است ؛ حال با این 8 ساعت چه باید بکند !
از سوی دیگر ، حقوق بازنشستگی هم که پاسخگو نیست ...
کار دیگری هم که از دستش بر نمی آید !
پس چه باید بکند ...
با چهره ای اندوهناک و در هم رفته از جمع معلمان سابق خداحافظی می کند و می رود ...
مقصر کیست ؟
" ماده 95- به كارگيري بازنشستگان متخصص (با مدرك تحصيلي كارشناسي و بالاتر) در موارد خاص به عنوان اعضاي كميته‌ها، كميسيون‌ها، شوراها، مجامع و خدمات مشاوره‌اي غير مستمر، تدريس و مشاوره‌هاي حقوقي مشروط بر اين كه مجموع ساعت اشتغال آنها در دستگاهاهي اجرايي از يك سوم ساعت اداري كارمندان مؤظف تجاوز نكند بلامانع مي‌باشد.
حق‌الزحمه اين افراد متناسب با ساعات كار هفتگي معادل كارمندان شاغل مشابه تعيين و پرداخت مي‌گردد. "
همان گونه که قبلا بیان شد مدیران مدارس برای جبران کمبود نیروهایی که قبلا از طریق بازنشستگی پیش از موعد از چرخه آموزش و پرورش خارج شدند و نیز نیروهای شرکتی که در این وزراتخانه مشغول به کار بودند و به دستور آقای حاجی بابایی عذر آن ها خواسته شد سعی کردند که از نیروهای بازنشسته استفاده کنند .
اما قانون فقط اجازه استفاده از نیروهای بازنشسته را به مدت 8 ساعت می داد و البته برای جبران این کار مجبور شدند که از طریق صدور ابلاغ های مختلف با اسامی مختاف که البته فقط یک نفر به سر کلاس می رفت کلاس ها را پر کنند !
این امر اختصاص به یک واحد آموزشی نداشته و در مقیاس وسیع صورت پذیرفته است .
می توان چنین گفت که این امر جدیدی نبوده و به احتمال زیاد ادارات و مقاطع در جریان چنین کاری بوده اند .
اخیرا سازمان بازرسی کل کشور به وزارت آموزش و پرورش در این زمینه تذکر داده است .
حال باید در این میان چه کسی را مقصر دانست ؟
معلم که در این زمینه به سخنان شفاهی قناعت  و اعتماد کرده و از قبل کار را جدی و محکم نگرفته است مثل کارهای دیگر !
مدیر مدرسه که برای جبران کمبود نیرو ، به آن معلم قول داده است و در جلساتی که در منطقه و با مدیر منطقه و مسئولان برگزار می شده است سکوت کرده است و این موضوع را به مسئولان به صورت جدی پیگیر گوشزد نکرده است .
اداره آموزش و پرورش منطقه که از ابتدا با اهمال با موضوع برخورد کرده است و به راه حل های دم دستی قناعت کرده است .
سازمان آموزش و پرورش که نتوانسته است وضعیت واقعی نیروها را به وزارت اعلام نماید و به دنبال راهکار دائمی باشد .
و از همه مهم تر ...
وزارت آموزش و پرورش که اصولا برنامه خاصی برای مدیریت منابع انسانی ندارد و به احتمالات و روزمرگی چشم دوخته است و البته برنامه های فرعی و خارج از چارچوب  و وظایف با گرایش های ایدئولوژیک فرصت تفکر و برنامه ریزی را در این زمینه از آن سلب کرده است !
واقعا مقصر چه کسی است ...

هیچ نظری موجود نیست: