۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۶, جمعه

آقای وزیری از جنس فرهنگیان ! معلمان موافق تعطیلی پنج شنبه ها نیستند !















وزير آموزش و پرورش در برنامه تلویزیونی نگاه با اشاره به تعطيلي پنج‌شنبه مدارس ابتدايي يادآور شد: بر اساس نظرسنجي صورت گرفته 80 درصد و بر اساس كار مطالعاتي كه يك استاد دانشگاه انجام داده است، 78 درصد مردم موافق طرح تعطيلي روز پنج‌شنبه‌هاي مدارس ابتدايي هستند. حاجي بابايي در پاسخ به مجري برنامه كه گفت، دانش‌آموزان راهنمايي و دبيرستان هم بدشان نمي‌آيد روزهاي پنج شنبه تعطيل باشند، پاسخ داد: ما هم بدمان نمي‌آيد كه تعطيلي پنج‌شنبه‌ راهنمايي و دبيرستان‌ها را كارشناسي كنيم.
78 درصد مردم موافق تعطیلی پنج شنبه ها هستند ...
دانش آموزان هم بدشان نمی آید تعطیل باشند ...
وزیر آموزش و پرورش دولت دهم و تیم زبده کارشناسی ایشان هم از این موضوع بدشان نمی آید !
 اما در این میان کسی جویای نظر معلمان و یا آموزگاران نیست !
کسی  و یا مقامی در این میان ، حال معلمان را هم نمی پرسد !
تا جایی که با معلمان تماس داشته ام و نظر آن ها را جویا شده ام بسیاری از آن ها ، مخالف طرح تعطیلی پنج شنبه ها هستند !
آن ها می گویند که تعطیلی یک روز ، از نظر گرفتن حق التدریس و یا ساعت اضافی برای آن ها محدودیت ایجاد می کند و در واقع با توجه به انبوه مشکلات مالی و اقتصادی به ویژه پس از اجرای حذف یارانه ها ، آن ها را در مشکلات مضاعفی قرار می دهد .
شاید در یک شرایط  واقعی  و استاندارد مطابق نرم های جهانی ، طرح تعطیلی پنج شنبه ها ، منطقی باشد اما چگونه معلمان می توانند دو روز پشت سر هم تعطیل باشند در حالی که گرفتار مشکلات عدیده مالی و اقتصادی هستند ؟
آن ها چگونه می توانند تعادلی در درآمدها و هزینه های خود ایجاد کنند ؟
اکثریت معلمان بر این باورند که افزایش ساعات تدریس معلمان از 22 ساعت به 24 ساعت و در زمان وزارت آقای پرورش ، در حال حاضر غیر قانونی است و دولت باید ما به التفاوت این ها را به معلمان پرداخت کند .
دولت و وزیر آن چگونه می توانند به دنبال طرح هایی این چنین باشند در حالی که معلمان اندر خم مشکلات زندگی شان درمانده اند ؟
آیا باید آن ها شغل تدریس را رها کرده و در روز های تعطیل فرضا به مسافر کشی و... بپردازند ؟!
آیا کسی که به عنوان بالاترین مقام آموزش و پرورش شغل دوم معلمان را از اساس رد می کند  و آن را قبول ندارد، آیا تاکنون فکر کرده است که یک معلم با حقوقی بسیار پایین تر از خط فقر رسمی ، روزگار خود را چگونه می گذارند ؟
سوال این است که در طرح تحول بنیادین آموزش و پرورش که آقای حاجی بابایی دائم در رسانه ها آن ها را تبلیغ می کند و آن را کلید طلایی حل مشکلات آموزش و پرئرش می داند ، فرضا اقتصاد آموزش و پرورش و یا اقتصاد معلمان چگونه تعریف و یا تببین شده است ؟
چگونه می توان جایگاه معلمان را بدون در نظر گرفتن  حداقل آیتم های اقتصادی و یا معیشتی تثیبت و یا ارتقا داد ؟
شاید بهتر باشد وزیری از جنس فرهنگیان و نیز چهره همیشه حاضر در رسانه ها ، کمی از ساختمان بتونی وزارت آموزش و پرورش و نیز دیوارهای قطور کارشناسی قدم بیرون نهاده و از نزدیک پای صحبت معلمان منتقد و یا دگر اندیش بنشیند !
شاید بهتر بود که آقای حاجی بابایی ، نظر معلمان مستقل را هم می شنید ...



هیچ نظری موجود نیست: