پس از دوم خرداد 76 که گفتمان اصلاح طلبی وارد ادبیات اجتماعی و سیاسی جامعه شد فعالان مدنی در آموزش و پرورش انتظار داشتند که این گفتمان در محیط تعلیم و تربیت هم شکل بگیرد اما انتخاب آقای حسین مظفر خود گویای بسیاری از مسائل بود !
در توجبه انتخاب ایشان گفته شد که اولویت چندم آقای خاتمی بوده است !وضع به همین صورت گذشت ...
در دور دوم ریاست جمهوری آقای خاتمی ، فعالان تشکل ها انتظار اصلاحات واقعی و بنیادین را در آموزش و پرورش داشتند .
پس از انتخاب آقای مرتضی حاجی و در همان اوائل کار سمینار مهندسی اصلاحات در آموزش و پرورش برگزار شد اما در این نشست که موضوع آن " اصلاحات " بود هیچ یک از منتقدان مستقل و یا فعالان تشکل های مدنی دعوت نشدند !
واقعیت این است که تا نهادسازی شکل نگیرد جامعه مدنی شکل نخواهد گرفت . وظیفه مهم این نهادها " فرهنگ سازی " به منظور اصلاح رفتارهای مستبدانه و روی آوردن و استقرار کار گروهی و خرد جمعی است .
حتی مشاوری که به عنوان رابط میان وزیر و تشکل ها در زمان وزارت آقای حاجی انتخاب شد از درون آموزش و پرورش نبود !
بارها این موضوع عنوان شد اما توجهی به آن نشد ...
حتی نگارنده در روزنامه مردم سالاری در یادداشتی با عنوان " در رثای اصلاحات حاجی " از این وضعیت انتقاد نمود ...
ما در آن زمان خواهان تعریفی واقعی و عملیاتی از " اصلاحات " به دور از " شعار زدگی " در ساختار و سازه های آموزش و پرورش بودیم .
... به پیشنهاد سازمان معلمان ایران برای تشکیل " شورای عالی معلمان " توجهی نشد هر چند آقای حاجی در یک جلسه پرسش و پاسخ به خاطر این موضوع عذر خواهی کرده و آن را حاصل محاسبات اشتباه و پیش داوری دانست !
آقای علی احمدی با همه نواقص و ایرادات ، یک تکنوکرات بود و به طور شفاف و صادقانه مسائل را بیان می کرد .
حتی در زمان ایشان مشاور وزیر در امور تشکل ها فردی عضو یکی از تشکل ها و معلم انتخاب شد ؛ اما صحبتی از تحول و... نبود .
به محض روی کار آمدن آقای حاجی بابایی ، به سرعت ادبیات تحول و از نوع بنیادین آن وارد آموزش و پرورش شد .
ایشان تا کنون و در مناسبت های مختلف دائما از واژه تحول استفاده کرده است اما تعریفی دقیق ، واقعی و عملیاتی از آن ارائه نکرده است !
ایشان به شدت معتقد به نقش بنیادین معلم در تحولات هستند اما سازوکاری برای این مشارکت در تحول در نظر نگرفته است !
در این مدت ایشان حتی یک جلسه با تشکل های معلمان نداشته اند و این در حالی است که در زمان حضور ایشان در مجلس و به ویژه در زمان استیضاح آقای حاجی رابطه ایشان با تشکل ها فراتر از حد تصور بود !
آیا منظور ایشان از " تحول " مطرح کردن و اجرا کردن اموری چون حذف دوره پیش دانشگاهی که البته از نظر ما فقط نام آن تغییر یافته است ، شش ساله کردن دوره ابتدایی ( برگشت به چند دهه قبل ) ، حذف برخی موضوعات و مطالب مستنداز کتاب های درسی ، حذف زنگ انشا ، واگذاری مدارس به حوز های علمیه ، کم کردن تعطیلات تابستان و... " می باشد ؟
البته ایشان در یک مورد تحول بنیادین را به معنای فرستان نیروی متخصص و مورد نظر به آموزش و پرورش تعریف کرده است ( ایسنا - 1/7/ 1389 )
ما هم عمیقا قائل به نظام آموزشی حرفه ای و تعریف معلمی به عنوان یک حرفه هستیم اما سوال اساسی ما چگونگی و فرآیند امور است .
تنها راه برای ایجاد چنین سازوکاری و با توجه به سایر نظام های آموزشی تدوین طرح " نظام معلمی " است که در زمان وزرات آقای علی احمدی مطرح اما بلافاصله بایکوت شد ...
آقای حاجی بابایی باید توضیح دهند که چگونه می خواهند برای آموزش و پرورش نیروی متخصص تربیت کنند ؟
اگر فکر می کنند که با احیای مراکز تربیت معلم می توانند این ایده را عملی کنند باید بدانند که " آزموده را آزمودن خطاست " !
تجارب گذشته پیش روی ماست .
با شعار مشکلی حل نخواهد شد ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر