گردش روزگار و وضعیت جامعه ما ، مرا همچون آحاد دیگر به شغل دوم سوق داده است .
چندین سالی است که در کنار کار معلمی در رسته فروش لوازم ورزشی تحت عنوان بی آلایش " معلم " مشغولم .
دیروز که در فروشگاه نشسته و به موضوعی فکر می کردم چند نفر را دوربین به دست دیدم که وارد پاساژ شدند .
یکی از آن ها وارد مغازه شده و روبه من و با لحنی مودبانه گفت که آیا حاضر به مصاحبه هستم یا نه ؟
ابتدا موضوع را پرسیدم .
موضوع " دولت الکترونیک و کیفیت خدمات ارائه شده به شهروندان " بود .
مصاحبه را پذیرفتم .
در کمال ناباوری ، فرد مزبور کاغذی را جلوی من گذاشت که تعدادی جمله روی آن نوشته شده بود !
تعدادی از آن ها تیک خورده و ایشان به من گفت که جمله مورد نظر را حفظ و سپس تکرار کنم !
روبه ایشان کرده و گفتم که این چه جور نظر خواهی است ؟
این نظر سنجی است و یا نظر سازی !
این به نوعی توهین به شعور مردم است و شما چطور حاضر می شوید که این گونه با مردم برخورد کنید ؟
وقتی من نظر خود را به صورت مختصر در مورد خدمات دولت الکترونیک به او گفتم او ضمن تایید ضمنی سخنان من ، خود را مامور و معذور معرفی کرد !
کم تر کسی از مغازه داران حاضر به مصاحبه شد اما برخی از افرادی که برای خرید آمده بودند به تصور آن که چهره آن ها بر صفحه سیما ظاهر شده و آن ها می توانند احتمالا قدرت خود در تکرار طوطی وار جملات دیکته شده را به رخ فامیل و همسایگان بکشند بسیار ذوق زده و هیجان زده بودند !
وقتی برای موضوعی این چنین ، مسئولان صدا وسیما این گونه کنترل شده و محتاط برخورد می کنند معلوم نیست که دردیگر مسائل اجتماعی و سیاسی چه اتفاقاتی که نمی افتد ...
آیا واقعا این صدا و سیما با این گونه سیاست ها و خط مشی ها می تواند نماینده افکار عمومی باشد ؟
صدا و سیما به دنبال اطلاع از بازخورد اقدامات دولت و دستگاه هاست و یا پر کردن آرشیو و یا تایید مطمئن دولت دهم !
و از این جا می توان به گرایش اکثریت مردم به شبکه های ماهواره ای پی برد و البته این مساله ای کاملا طبیعی است !
چندی پیش در سایت ها خواندم که شبکه فارسی وان در ایران بیش از 35 میلیون مخاطب دارد ...
این تصاویر با دوربین موبایل گرفته شده اند :
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر