۱۳۸۹ مهر ۲۰, سه‌شنبه

خشونت در مدارس از دید مسئولان و در پرتو واقعیت ها ... مقصر اصلی معلمان هستند !











تنبیه بدنی ممنوع !



تا کنون و چند نفر از مسئولان این گونه هشدارها را داده اند !
می توان گفت که تنبیه بدنی دانش آموزان قدمتی به اندازه خود تعلیم و تربیت دارد اما سوال این است که چرا هنوز در مدارس ما به صورت یک معضل وجود دارد ؟
چرا معلمان با این که تا حدودی به عواقب و پیامدهای این اقدام آگاه هستند ولی با این حال فراسوی آن چنین مسائلی هنوز در مدارس در جریان است ؟
آیا مقصر معلمان هستند ؟
آیا مقصر دانش آموزان و اولیای آنان هستند که معلمان مجبورند جور کوتاهی در تعیلم و تربیت آنان را نیز بر گردن بکشند ؟
آیا مقصر " فرهنگ خشونت نهادینه شده " در جامعه ماست که در سطوح مختلف آن خود را به صور و اشکال گوناگون بروز می دهد ؟
آیا مقصر اصلی مسئولان و برنامه ریزان هستند که در برپایی و زمینه سازی برای اعمال خشونت نقش مهمی ایفا می کنند ؟
به راستی مقصر کیست ؟
شاید بتوان همه این عوامل را به گونه ای مقصر دانست !
برخی از افراد که به نظر می رسد با واقعیت های درون آموزش و پرورش بیگانه باشند با پیش کشیدن برخی آیین نامه های انضباطی و تکرار مکررات و بیان چند جمله تهدید آمیز سعی می کنند که معلمان را شدیدا به عواقب این گونه خشونت آشنا و یا آگاه کنند نظیر این :
« معاون ابتدايي وزارت آموزش و پرورش گفت: معاونان و معلمان تحت هيچ شرايطي حق تنبيه بدني دانش آموزان را ندارند و در اين زمينه با معلمان خاطي طبق قانون برخورد مي‌شود. "
فاطمه قربان در گفت‌وگو با ايسنا، اظهار كرد: هرگونه تنبيه بدني دانش آموزان در مدرسه ممنوع است و هچ يك از معلمان و معاونان تحت هيچ شرايطي به علت انجام ندادن تكاليف درسي و يا موارد انضباطي، حق تنبيه بدني دانش آموزان را ندارند.
وي تصريح كرد: دانش‌آموزان و خانواده‌ها در صورت مشاهده مواردي از تنبيه بدني آن را به دفتر ارزيابي عملكرد و پاسخگويي به شكايات اداره آموزش و پرورش منطقه خوداعلام كنند تا موضوع در اولين فرصت مورد بررسي و پيگيري قرارگيرد.
معاون ابتدايي وزارت آموزش و پرورش با بيان اين كه تنبيه بدني دانش آموزان حتي با ضعيف‌ترين شكل آن، از سوي مدرسه تخلف محسوب مي‌شود، افزود: معلمان و مسولان مدرسه حق تنبيه خطاكارترين دانش آموزان را نيز ندارند، چرا كه براي موارد انضباطي، قانون مصوب شده است و بر اساس آن با دانش آموزان خاطي برخورد مي‌شود.
قربان در پايان با تاكيد بر اين كه تنبيه بدني بر اساس آيين نامه آموزش و پرورش ممنوع است، خاطر نشان كرد: هيچ دانش آموزي نيست كه قابل ارشاد نباشد و علت اصلي خطاي دانش آموزاني كه موارد انضباطي دارند و يا تكاليف خود را انجام نمي‌دهند، از روي ناآگاهي است، لذا بايد براي ارشاد آنها وقت صرف شود ».
دوشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۹
البته این گونه افراد تصور می کنند با آگاه سازی افکار عمومی و به عبارتی بالا بردن توقع اولیا و باز کردن یک جبهه جدید می توانند جلوی معلمان خاطی بایستند !
اما سوال این است که آیا این روش تا کنون پاسخ داده است ؟
این یک امر بدیهی است که برای بروز یک رفتار در درجه نخست شرایط و زمینه محیطی آن باید مساعد و آماده باشد .
به عبارت دیگر ، نقش " محیط " و عوامل آن در بروز یک رفتار انکار ناپذیر است .
آیا مسئولانی که دائما این آیین نامه ها را به رخ دیگران می کشند تا چه میزان به بررسی نقش خود و یا برون دادهای جلسات بی شمار خود در مقام یک " مسئول " اندیشیده اند ؟
نگارنده به هیج وجه در پی تایید اعمال خشونت در مدارس نبوده و نیست اما بر این باور است که نقش مسئولان در نهادینه سازی خشونت " پایین " بی بدیل است !
آیا تا کنون این مسئولان " معلم محور " در یک کلاس بیش از 40 نفر تدریس کرده اند ؟!
آیا واقعا اعمال اصل " تفاوت های فردی " در چنین کلاسی امکان پذیر است ؟
آیا مسئولانی که کارو یا دغدغه ای جز هر چه آسان کردن آیین نامه ها و دستور العمل ها در جهت بالابردن آمار قبولی - برای ابراز صلاحیت های شغلی خویش و در جهت ارتقاء خود – ندارند فکر نکرده اند که به لحاظ آماری تعادلی در بالانس حداقل دو طیف قوی و ضعیف در کلاس وجود ندارد و همین عامل یک متغیر مزاحم در مدیریت کلاس توسط معلمان و احتمالا  بروزخشونت  ناخواسته است ؟!
این البته یک سوی سکه است ...
آیا این مسئولان و برنامه ریزان به کثرت مسائل شغلی و حرفه ای نظیر پایین بودن رضایت شغلی ، فرسودگی شغلی ، تبعیض و تامین نبودن ، بالا بودن درجه استرس و... و نیز شرایط اجتماعی و اقتصادی در معنای واقعی کلمه اندیشیده اند و یا تصور می کنند که معلم باید عنصرو یا تافته جدابافته ای از همین کلاف سردرگم باشد !
غالبا خشونت در جوامع استبدادی رخ می دهد و معلم نیز عضوی از همین مجموعه است .
خشونت در یک سلسله مراتب مشخص قابل تبیین و تحلیل است .
آیا و واقعا تاکنون رسانه های جمعی نظیر تلویزیون و... تا چه حد در نهادینه کردن فرهنگ " گفت و گو و پرهیز از فرهنگ خشونت " به وظایف حرفه ای خود عمل کرده اند ؟
آیا واقعا دیواری کوتاه تر از معلمان یافت نمی شود ؟!
 و اما مقصر اصلی معلمان هستند ...

هیچ نظری موجود نیست: